
باید دوباره شروع کنم
اولین بارم نیست
اما هر بار یه بخشی از وجودم کاسته میشه
ملاقات آدمای سمی
همکلامی با آدمای سمی
کسایی که از درونشون خبر داری
کسایی که با چشم خودت حقیقت وجودشونو دیدی
قلب آدم و به درد میاره
مگه ممکنه ؟
هر جا رو نگاه کنی یک تیکه از قلبت و ببینی ؟
بجز سمت چپ قفسه سینت
محبتاتونو بزارین جلو آینه دوتا بشه
بعدم خوشحال باشین که آدمای مهربونی هستین
تا آخر عمرتون توی پوسته ی ننگین خودتون بخزین و از حقیقت وجودتون فرار کنین
تا آخر عمرتون تظاهر کنین آدمای خوبی هستین
اونقدر تو پوسته ی خودتون غرق شدین که خودتونم باورتون شده آدم خوبی هستین
دارین حل میشین
درون گردابی که خودتون ساختین با تمام گل و لای ها حل میشین
کافیه دستی به لیوان وجودتون بخوره
جوری آب گل آلود میشه که تصورشم نمی کنین
آره !! آب زلاله
شفافه
ماهیت وجود انسانه
تو گل آلودش کردی
اما بدون
ذات گل آلوده کردنه
ولی ذات آب آلوده شدن نیست
هرچقدرهم کدر بشه
یه روزی حقیقت وجودت جلو چشمات رژه میره
بازم برو جلوی آینه وایستا و با افتخار به خودت نگاه کن
اما کارما می بینه
فقط کارما حقیقت وجود تو رو می دونه
از هرکس پنهان بشی از کارما نمی تونی پنهان بشی
کارما افسرده ترین موجود جهانه
هرشب گریه می کنه
چون حقیقت و ذات همه چیز و می بینه
چون مجبوره بابت گل آلود کردن آب از همتون انتقام بگیره
این وظیفشه
باز گردوندن آب ناپاک به چرخه ی طبیعت .....
~•°stargirl°•~