
_چه مرگته عوضی غیبت کبری میکنی بعد یه مدت تازه یادت میفته یکی بود که گند زدی تو زندگیش ؟
+مژدههه این چه طرز حرف زدنه مگه من چی کارت کردم ؟
_همون حرف زدنیه که لایقشی
+تو این مدت که زنگ نمی زدم داشتم با خودم کلنجار می رفتم که دیگه بهت زنگ نزنم
پشت گوشی پوزخندی زدم
_چقدرم نتیجه داد
+تو اصلا می دونی من این مدت چی کشیدم ؟
_به کلیه ی راستم چرا فکر میکنی باید برام مهم باشه ؟ تازه داشتم ذهنم و از یک آدم سمی پاک می کردم از کدوم گوری پیدات شد
+مژده تو نفرینم کردی ؟
_حق ندارم ؟
+آهت یقم و گرفت
_هه خداروشکر هنوز کارما رو رواله
(به من می گن کارما)
+دوتا خط دیگم و بلاک کرده بودی خط جدید گرفتم بهت زنگ بزنم
_شماره کارت بده پولشو بزنم راضی به زحمت نیستم
+پولدار کی بودی ؟
دست بردار نبود داشت به هدفش می رسید میخواست سر صحبت و باز کنه که موفق شد آخخ چرا احمق بازی در میارم
+تو هم بدت نمیاد با من حرف بزنیا
انگار ذهنم و می خونه لعنتی
تلفن و قطع کردم فکر کرده خر زیادیه
خدایا همه رو برق میگیره مارو چراغ نفتی چه وضعشه
پشت سر هم داشت زنگ میزد
جواب دادم
_اگه قسم بخورم دیگه نفرینت نکنم ول میکنی ؟
+نه
_من درس دارم امتحان دارم قطع کن بعدا زنگ میزنم تکلیفت و روشن میکنم
+قول ؟
_گمشو بابا
قطع کردم
خدایا .......شکر
نمیدونم چرا ولی خوشحالم که هنوز اونقدری بدبخت نشدم که با چراغ سبز هر کس و ناکسی محبت و گدایی کنم
کتابم و باز کردم و به خودم قول دادم به این فکر نکنم که دوباره موفق شد بهمم بریزه
یک بوق
دو بوق
سه بوق
+جانم
_سلام
+خوبی ؟
_نه
+چی شده ؟
_دوستش و برداشته آورده خونه من شنبه امتحان دارم
+کی ؟ همخونه ت ؟
_ نه پس عمه کوچیکم
+مهین ؟ 😂
صدای خندش رو مخم بود چرا دارم اینارو بهش میگم ؟ چون هیچکس دیگه نیست که اینا رو بهش بگی
فاک به تنهایی
+چرا دوستش و بیاره ؟
_لج کرده باهام
+تو چی کار داری به اون ؟ ولش کن بهش اهمیت نده
_نمی تونم رو مخم میره اصلا همتون رو مخم می رین تو هم یکی مثل اون همتون دست به دست هم دادین منو روانی کنین
+به من چه با اون دعوات شده
_ببخشید که قبل اون با تو دعوام شده بود
+مژده نمیخوام اذیتت کنم واقعا آخرین باری که باهات حرف زدم تا همین الان فقط بدبختی کشیدم تصادف کردم پام شکست ....
_لابد مامانتم افتاد بیمارستان 😂
+از کجا می دونی ؟
_کانال و عوض کن داداش برنامه تکراریه قبلا دیدم😂
+باور نمیکنی ؟
_نه
صدای کلید اومد که توی قفل در چرخونده میشد
+مژده میدونی من آدم خیلی بدی هستم تو بارها بهم گفتی دیگه مزاحمت نشم ولی من حرف خودم و میزنم
مکث کرد
+میشه منو ببخشی ؟
مکث کردم
فکر کردم
از پنجره بیرون و نگاه کردم
اشکام بی دلیل سرازیر شدن من امشب تنهاترین جنگجو ی این میدون بودم
.
.
.
تلفن و قطع کردم
صفحه چت مریم (همخونه گرام) و آوردم و پیام دادم
+به نفعته فردا رفیقت و راهی کنی بره امشب اعصاب ندارم به نفع هیچکدوممون نیست چتر شه خونمون
صفحه چتش و آوردم
به سختی حروف روی کیبورد گوشی رو لمس کردم
_می بخشمت
چون آدم خوبی هستی
بعد از این پیام بلاکت میکنم
پیام و ارسال کردم و بلافاصله بلاکش کردم
نوتیف پیام مریم اومد
*فکر نمیکنم تو رو اذیت کنه تو درست و بخون
کارد میزدی خونم در نمیومد
بدنم می لرزید
اشکام و پاک کردم و بلند شدم
_اگه میخواستم دوستت بفهمه پیام نمی دادم
دوتاییشون از آشپرخونه اومدن بیرون
با هم داشتن پیام می دادن ....
~•°stargirl°•~
پ.ن: فکر می کنین داستان واقعی بود یا زاییده ی ذهن نویسنده ؟