ویرگول
ورودثبت نام
بهرام ورجاوند
بهرام ورجاوند
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

ردیابیِ نشانه ها_ قسمت سوم (شمایل)

امروز یک نکتۀ کوچک و ریزِ دیگر دربارۀ نشانه شناسی را می خواهم بگویم برای دوستانِ عزیزم...

و عنوان اش را مثلاً می شود گذاشت:

انواع نشانه

این مورد را از نوشته های نشانه شناسِ دیگری به نامِ "چارلز سندرس پیرس" گرفته ام...

"پیرس معتقد است که نشانه ها را می توان به سه نوع طبقه بندی کرد...

  • نشانه های شمایلی(شمایل ها) Icons
  • نشانه های نمایه ای (نمایه ها) Indexes
  • نشانه های نمادین (نمادها) Symbols

حالا معیارِ ایشان در این دسته بندی چیست؟

"پیرس دسته بندی اش را بر مبنای نوعِ رابطۀ اجزای نشانه یا همان "دال" و "مدلول" انجام می دهد.

(دربارۀ اجزای نشانه جلسۀ گذشته توضیح دادم. برای مطالعه می توانید به اینجا رجوع فرمایید.)

ولی به طور خلاصه؛ در هر حال؛ یادمان هست که "دال" یعنی صورتِ نشانه و "مدلول" یعنی معنای نشانه...

حالا اگر صورتِ نشانه و معنای آن، با هم رابطه ای بر مبنای شباهت داشته باشند، "پیرس" این نشانه را "شمایل" می نامد... پس شمایل نشانه ای است که اجزای آن (دال و مدلول) ارتباطی مبنی بر شباهت دارد.

یعنی ما یک "شمایل" را می بینیم... شکلِ ظاهری و صورتِ آن را (دال)... و بر اساسِ شباهتی که با مفهوم و معنای خود دارد (مدلول)، پِی به این معنا می بریم... و این نشانه را _به اصطلاح_می خوانیم... یا رمزگشایی می کنیم...

مثلِ چی؟... مثلِ یک عکسی پرسُنلیِ ساده حتّی...

مثلی تصویرِ نقّاشی شدۀ یک کبوتر (همانطور که پیکاسو در این تابلوی زیبا نقّاشی کرده، که گرچه ساده شده ولی هنوز با موضوعِ مورد نظر آنقدر شباهت دارد، که بی هیچ توضیحی قبول می کنیم که یک کبوتر است)... مثلِ تصاویرِ روی تابلوهای راهنمایی رانندگی و دیگر تابلوهای هدایت کنندۀ شهری... که مثلاً می گوید... ورود حیوانات به این پارک مجاز است یا ممنوع... یا اینجا مترو است... یا محلِ عبورِ عابرِ پیاده...

می بینیم که اغلبِ این نشانه ها بین المللی هم هستند و نیاز به هیچ زیرنویس و مترجمی هم ندارند، چون به معنای موردِ نظرِ خود، شباهت می برند... شبیهِ چیزی هستند که می خواهند بگویند... و ما آن ها را می فهمیم...

این ها شمایل هستند

آیکون هستند.

نشانه های شمایلی هستند




نقد هنرینشانه شناسیانواع نشانهشمایل
حقیقت آن است که من در عصر تاریکی می‌زیم. ناب‌ترین واژگان ابلهانه می‌نماید. جبین صاف حکایت از بی‌خیالی دارد و آن‌کس که می‌خندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است.(برتولت برشت)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید