این واقعی نیست
بهم بگو بهم دروغ گفته شده ... دروغای قشنگ ....
من چه کار اشتباهی کرده بودم؟
هیچوقت مث سابق نشدیم ... اما من همچنان برات مینویسم
در فرودگاه نشسته و خیره ام ،
به پرنده ای که دور می شود و تورا از من میگیرد ؛
تا فراموشم کنی ... ولی مگر قرارمان این بود؟
تو می روی اما تکه ای از تو پیش من است ...
دستبندت ... !