سوزان سانتاگ نویسنده، نظریهپرداز ادبی و فعال سیاسی آمریکایی معاصریست که به قول مجله نقد کتاب نیویورک «یکی از با نفوذترین منقدان نسل خود» محسوب میشود.
با این حال در مسیر نوشتن زندگینامهای که پس از مرگ او در حال تدوین است، مشخص شد که او برای به دست آوردن حق حضانت پسرش پس از طلاق، مجبور شد کتابی که به گفته افراد آگاه روزانه حداقل ۱۰ ساعت برای آن وقت میگذاشته است را به همسرش ببخشد.
در نتیجه کتاب «فروید، ذهن اخلاقگرا»، که چندین دهه به نام فیلیپ ریف، جامعهشناس آمریکایی و همسر سابق سوزان سانتاگ شناخته میشد، در اصل توسط سوزان سانتاگ نوشته شده بوده است.
البته سانتاگ چندین سال پس از ماجرای واگذاری حق معنوی کتابش در مقابل حق حضانت پسرش، مجموعهجستار درخشان و مشهور خود «علیه تفسیر» را منتشر کرد که خیلی زود جایگاهی کلاسیک نیز در حوزه نقد ادبی و هنری یافت. اما آنچه اخیراً در مورد مؤلف کتاب «فروید، ذهن اخلاقگرا» فاش شده نشان میدهد که حتی نویسنده «معاصر» برجستهای چون سانتاگ هم از پیامدهای تحمیلی زن بودن و بهخصوص مادر بودن در سیر زندگی آفرینشگرانه خود در امان نبوده است.
سوزان سانتاگ که پس از مرگش به حق خود رسید. به نظر شما بقیه زنان در صورتی که در چنین شرایطی باشند میتوانند به حق خود برسند؟