لیلی جعفرخواه
لیلی جعفرخواه
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بیماری‌

من یک جور بیماری عجیبی دارم. "در معرض توجه بودن"! یعنی اصلاً هرگز بلد نبودم خودم‌ رو از حواشی دور بکنم. انگار یک چیزی از بیرون همیشه به سمت من داد زده که "اعتراض کن". نمی‌تونم نسبت به حق و حق‌طلبی بی‌تفاوت باشم. انگار رویاها همیشه برام انگیزه‌ی جار و جنجال بودن. وقتی خودم رو در حال سخنرانی بعد از کسب جایزه‌ی اسکارم تصور می‌کردم فهمیدم من آدم جار و جنجالم؛ چون حتی اونجا هم از حق و حق‌طلبی حرف می‌زدم. اما نمی‌دونم چرا حتی با وجود انجام کار درست، باز یه جاهایی حس می‌کنم زیادی شلوغش کردم. اما رویاها انگیزه‌ی شلوغ‌کاری منن... باعث می‌شن از هیچ چیزی نترسم. از اون شبی که خودم رو در حال کسب جایزه‌ی اسکارم تصور کردم، دیگه نه از بی‌پولی ترسیدم، نه موانع، نه جار و جنجال. نمی‌دونم... شاید هم ترسیدم اما تونستم برم تو دلش... احساس می‌کنم رویاها، همون چیزهایی هستن که باعث شدن من از ترس‌هام نترسم... یا حداقل، کمتر بترسم... اما حس می‌کنم تا ته دنیا، از این بیماری که انگیزه‌ش رویاهامه، رنج می‌برم...

دنیارنجبیماریاعتراض
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید