میروم لنگ لنگان از این بوم
به بومی دِگَر
بوم دگر کجاست
ناکجاآبادی بیش نیست
کوله بار بر پشت خود
میروم از این بوم و دیار
جا گذاشتم اشک هایم را
جا گذاشتم خاطراتم را
وابستگی هایم سوخت
و من نیز سوختم
زُلفِ پریشان تو را بُردم
هنوز عطر موهایت باقیست
به راستی که من کجام..؟