Lizardدراتاقک زیر شیروانی ذهن·۱ ماه پیششیرجهای در زلال ترین آبآنجا که پادشاهی ما بر چالهای پُر از گل بود.
Lizard·۲ ماه پیشرقص بر ارتفاعاتِ قفقازروزی در محضر شیخ نشسته بودم؛ از وی ساغری ناب خواسته بودم و در انتظار بودم تا می را ز گنجه بیابد. پس از اندکی درنگ، شیخ درآمد و بطری را به…
Lizardدراتاقک زیر شیروانی ذهن·۵ ماه پیشکشِ تنباناحتمالاً تا بهحال دقت کردهاید که دفترها پس از مدتی استفاده چاق میشوند. امروز از فاصله یک متری به دفتر یادداشتهایم نگاه میکردم؛ جلدش مق…
Lizardدراتاقک زیر شیروانی ذهن·۲ سال پیشکوتَه نوشت: بنبست باز است؟میخواستم بنویسم رنجِ مغز، ولیکن در وهله اول باید پرسید که رنج چیست؟
Lizardدراتاقک زیر شیروانی ذهن·۲ سال پیشانعکاس حقیقی،ولی وارونه نیست.از نقطه ای فرار کرد.به کجا رسید؟همون جا.