داشتم کتاب ده مقاله هاروارد در موضوع مدیریت خود را مطالعه می کردم. البته که برای چندمین بار به این کتاب مراجعه کردم و به نظرم هر دفعه یه حرف متفاوتی برای گفتن دارد و پیشنهاد می کنم حتما حداقل این کتاب را تورقی کنید.

در همان ابتدای کتاب این سوال مطرح می شود که "زندگی خود را چگونه می سنجید؟" و به دنبال پاسخ آن می رود. به سوال دیگری می رسد در این بین و می پرسد "چگونه می توانم مطمئن شوم که در کارم خوشحال خواهم بود؟" و فکر می کنید برای این پرسش چه پاسخی را ارائه می کند؟
برای پاسخ، به فردریک هرتزبرگ ارجاع می دهد. فردریک هرتزبرگ معتقد است که انگیزش دهنده قدرتمند زندگی ما پول نیست، بلکه عوامل دیگری همچون فرصت یادگیری، افزایش مسئولیت، کمک به دیگران و قدردانی از دستاوردهایمان است که باعث انگیزه در زندگی می شود.
کلا به نظرم اینکه پول را انگیزه شغل قرار دهیم، شغل را بی معنا می سازد. اما وارد بازی علم بهتر است یا ثروت هم نمی خواهم بشوم. البته که هر کس می تواند یک هدف عالی برای مسیر شغلی خود به صورت خاص داشته باشد و قابل احترام است و برای آن بجنگد.
در واقع مطمئن نیستم که این موضوع چقدر برای افراد موضوعیت داشته باشد و در شرایط فعلی، بشود به اهداف شغلی پایبند بود اما خوشحال می شوم که نظرات شما را در این مورد داشته باشم و بتونیم یه لیست خوب از اهداف که انگیزش دهنده قوی در مسیر شغلی محسوب می شود، داشته باشیم.
پ.ن: فردریک هرتزبرگ یک روانشناس آمریکایی متولد ماساچوست بود و یکی از تأثیرگذارترین نامها در مدیریت بازرگانی است. بیشتر اشتهار وی به خاطر غنیسازی شغل و نظریهٔ بهداشت انگیزش است.