اگر اندکی به گذشته بازگردیم، راه اندازی کسب و کار و استارتاپ خیلی ساده تر و دم دستی تر از حالا بود. دلایل مختلفی هم داشت که میشه به وضعیت پایدار اقتصادی خانواده ها و شرایط ساده تر راه اندازی کسب و کار اشاره کرد. به عبارتی آماتور تر می شد کسب و کار را راه اندازی کرد.

اما در سال های اخیر و به خصوص سال جدید، به نظر می رسد که روند راه اندازی کسب و کار و استارتاپ به سادگی گذشته نباشد به دلیل نقض همان موارد بالا که در شرایط فعلی به وجود آمده است. حس و تحلیل من از این شرایط این است که باید زین پس و پس از گذراندن دوران آماتوری شروع کسب و کار، باید به دوران حرفه ای راه اندازی کسب و کار سلام کنیم و آماده باشیم که این فرایند به صورت حرفه ای انجام شود.
برای ورود به دنیای حرفه ای راه اندازی کسب و کار هم به نظرم نیاز به مواردی همچون اصول کسب و کار، قوانین کسب و کار، قوانین مالیاتی و تامین اجتماعی، مباحث حقوقی کسب و کار و البته تامین سرمایه مورد نیاز شدیدا احساس می شود. به نظرم در سال جدید و رو به آینده، کسانی که به دنبال راه اندازی کسب و کار هستند و علیرغم اینکه همه در ابتدای کار بعد فنی بالایی دارند، باید موضوعات بالا را به خوبی دنبال کنند.
پیش بینی من این است که راه اندازی کسب و کار زین پس نیاز به حضور جدی سرمایه گذاران راند های ابتدایی و به خصوص فرشتگان کسب و کار و شتابدهنده ها دارد. صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر هم برای اینکه بتوانند چرخه ایجاد کسب و کارهای نوپا را به پایداری برسانند، بخشی از سرمایه خود را به راندهای ابتدایی اختصاص دهند و حتی اگر امکان داشته باشند، پا را فراتر گذاشته و به سمت سرمایه گذاری در استارتاپ استدیو ها بروند که بخشی از خوراک سرمایه گذاری خود را نیز به این طریق فراهم سازند.
و در آخر به نظر می رسد که ما در مسیر تجربه جهانی هستیم و تنها چند گام بلند فاصله داریم با استانداردهای جهانی که بتوانیم به نقطه ای برسیم که بخش قابل توجهی از شرکت های بورسی ما نیز حاصل سرمایه گذاری های خطرپذیر باشد.