ویرگول
ورودثبت نام
آقای زندگی | ایده هایی برای زندگی بهتر
آقای زندگی | ایده هایی برای زندگی بهتر
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

یک روز بهتر نخواهد آمد


گاهی امید نداشتن بهترین کار دنیاس.

چرا همیشه نا امید میشیم؟ چرا همیشه یچیزی هست که بتونه بهمون ضد حال بزنه؟ چرا بعد هر شادی بالاخره سر و کله جناب غم پیدا میشه؟

یادمه یجا خوندم که اگه بهت بگن از طرف بانک خراب شده یه آپارتمان خفن 200 متری توی بالا شهر تهران برنده شدی خیلی خوشحال میشی. اما اگه موقع تحویل ببرنت پایین شهر و یه 60 متری تحویلت بدن بدجور میخوای زمین و مثل همبرگر گاز بزنی. اما از دور که بهش نگاه میکنی تو در هر صورت یه خونه بردی و دیگه نمیخواد از ماه دیگه نگران اجاره خونه باشی.

امید بعضی وقتا میتونه زندگی ما رو هک کنه. امید واهی میتونه ما رو تا آسمون بالا ببره و از بالای ابرای گوگولی سفید و پنبه ای جوری با مغز بزنه زمین که بلند شدنمون 30 سال طول بکشه.

رشد، پیشرفت، خوشبختی یا هر کلمه باحال دیگه لازمش نبود درد و غرق شدن توی خوشحالی بی انتها نیست. شما اگه پولدار ترین آدم دنیا هم باشی بازم دردایی هست که بیان سراغت. مثلا: اگه بانک ورشکسته بشه و پولتو هاپولی کنه یا دزد بزنه به قصر تیلیاردیت چی میشه؟ سهام شرکتت امروز قرمز شده و ممکنه قرمز هم بمونه. دنیا قرار نیست هیچوقت بدون درد و ضد حال باشه. ما قراره قوی تر بشیم و از دنیا و امید های واهی که داره رو دست نخوریم.

ما 2 نوع امید دارم

  1. امید واهی
  2. امید واقعی

امید واهی : امیدی که هیچ پشتوانه ای نداره، کاغذ اسکناسی که هیچ طلایی پشتوانش توی خزانه نیست. خونه لاکچری و ماشین خفن و شریک عاطفی سیندرلایی برای جوونی که تا لنگ ظهر یه پاشو از پتو میده بیرون تا با تدابیر خفنش بتونه دمای بدنش رو برای ادامه خواب حفظ کنه.

امید واقعی: حکم طلا رو برای آدم داره. دانش آموزی که در طول سال گوش داده و نکته برداری کرده و همه مبحث توی مغزش هست میتونه امید داشته باشه نمره خوبی بگیره. آدمی که آموزش دیده و داره طبق اصول تولید محتوا میکنه میتونه امید داشته باشه تا فالور جدید بدست بیاره.

چیزی که توی مجازی دارن تو مخمون میکنن امید واهیه نه واقعی. عملکرد الانه ماست که آینده رویایی ما رو میسازه.

نتیجه گیری

پس رفیق اگه جو کاشتی امید پرتقال در اومدن نداشته باش

اگه پرتقال کاشتی و یک بارم بهش آب ندادی توقع محصول خفن نداشته باش

اگه 3 ماه از درختت مراقبت کردی و بعدش رفتی یه درخت سیب کنار پرتقالت کاشتی سر سال نه توقع پرتقال داشته باش نه سیب

یه باغچه کوچیک که توش 4 لاخ سبزی بکاری و بهش رسیدگی کنی شرف داره به باغی که توی رویا ها بسازی.


):)


من محمدرضام یه نویسنده که اینجا رو برای روزانه نویسیش انتخاب کرده.

امروز 9 خرداد ساعت 17:35 دقیقس و قسمت 4 روزانه نویسیم رو منتشر کردم.

خوشحال میشم تجربه یا نظرت رو برام بنویسی و بهم برای روزانه نویسی های بعدی پیشنهاد بدی.

ممنون بابت وقت ارزشمندی که گذاشتی، یادت نره منو دنبال کنی تا از نوشته های بعدی با خبر بشی.

خوشبختیامیدناامیدیموفقیتزندگی
من محمدرضام یه نویسنده که در مورد زندگی بهتر مینویسه (:(
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید