حکمرانی رسانه مفهومی که با قطعیت باید گفت هرکسی از ظن خودش یار این مفهوم شده و سعی میکند تا معنایی باب منظور و بعضاً دل خود را از آن مراد کند. مفهومی گسترده و البته نسبتاً نوین که با هرکس درمیان میگذاری، عموماً اعمال قدرت بر رسانه به ذهنش متبادر میشود. البته که معنای غلطی نیست اما اعمال قدرت از هر بازیگری، و هر سازوکاری که توسط هر بازیگری- چه حاکمیتی، چه وابسته به قوای سه گانه، چه عمومی، چه خصوصی و چه بین المللی- به حکمرانی نزدیکتر است. وقتی درمورد حکمرانی رسانه صحبت میشود، یعنی تمامی بازیگران، تمامی سازوکارها، تمامی ابزارها ازهرسویی که تأثیری در نظام رسانهای میگذارد و کارکردهای سیاستگذاری، تنظیمگری، ارائهی خدمت، تسهیلگری یا بازتوزیع منابع را ایفا میکند؛ میخواهد دولت باشد، میخواهد مجلس باشد، میخواهد یک صنف باشد یا یک کسبوکار خصوصی که به ارائهی خدمت میپردازد. پس حکمرانی رسانه به معنای اعمال قدرت ازسوی حاکمیت یا دولت و صرفاً اقدامات محدودکننده نیست و مطالعات حکمرانی رسانه نیز فقط به این مورد نمیپردازد. و نکتهی لفظی مهم:
حکمرانی=حاکمیت نیست. این دو را باهم اشتباه نگیریم.
اینجا تلاش میکنم درباب حوزههای موردعلاقهام- که قطعاً یکی از مهمترینشان حکمرانی و بهطورخاصتر حکمرانی رسانه در ایران است- کمی بنویسم. درست یا غلط با نوشتن و البته بحث است که امکان ثبت، دریافت بازخورد و تصحیح ایدهها با کمک دیگران فراهم و محقق میشود.