ویرگول
ورودثبت نام
محمد بهادری
محمد بهادری
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خسته‌ام ، خسته از این گونه دوام آوردن!

برداشت آزادی از شعرِ علی‌اکبر یاغی‌تبار

تصویرساز: محمد بهادری
تصویرساز: محمد بهادری


خسته‌ام، خسته از این گونه دوام آوردن
خسته‌ام، خسته از این صبح به شام آوردن
خسته‌ام، خسته از این خستگیِ پی در پی
خسته‌ام، خسته از این دانه به دام آورد

نه گُلی تازه به دردِ دلِ ویرانم خورد
نه جنونی نفسم را به بیابانی برد
شاعرِ خانه‌خرابی که فقط درجا زد
پشتِ این قافیه از شدّت بی‌نانی مُرد

خسته‌ام، خسته از این گونه دوام آوردن
سر ِتعظیم به درگاهِ کلام آوردن
نه، کرامات قرمساقی و بی‌غیرتی است
این همه دیدن و این گونه دوام آوردن

دلِ دنیا، دلِ من بود، کبابش کردند
آسمان، منزلِ من بود، خرابش کردند
« زندگی کردن من مُردنِ تدریجی بود
آن‌چه جان کند تنم، عُمر حسابش کردند»

-علی‌اکبر یاغی‌تبار


علی اکبر یاغی تبارشعرکمیککارتونتصویرسازی
علاقه‌مند به کاریکاتور ، کارتون و تصویرسازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید