ویرگول
ورودثبت نام
محمد بهادری
محمد بهادریعلاقه‌مند به کاریکاتور ، کارتون و تصویرسازی
محمد بهادری
محمد بهادری
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

وسوسه‌ی بلاگ‌نویسی و ادای دین به استاد علیزاده

من در نوشتن مطلقاً استعدادی ندارم. این را از سر تلاش‌های هزارباره و نافرجامم میگویم. اما چه می‌شود کرد با وسوسه‌ی جذاب و همیشگی بلاگ نویسی که مثل خوره به جانمان می‌افتد؟ خصوصا که هزاران وبلاگ تاسیس کرده باشی و بعد از یکی دو مطلب رهایشان کرده باشی به امان خدا که در گوشه‌ای خاک بخورند و فراموش شوند.

خلاصه که فرصتی شد این بار در ویرگول ، برای بار هزار و یکم به این علاقه‌ی همیشگی رجوع کنم و تمرین نوشتن کنم ، به امید این که در سنت حسنه‌ی بلاگ‌نویسی سهم ناچیزی داشته باشم و دوستانی پیدا کنم.



جواد علیزاده و مجله "طنز و کاریکاتور"


شخصا خود را مدیون جواد علیزاده و مجله‌ی بی‌نظیرش می‌دانم. داستان از اینجا شروع شد که در کودکی عاشق کارتون و نقاشی بودم . به جز "سوباسا" و "لوک خوش‌شانس" کشیدن کار دیگری نداشتم . و خب در شهر کوچک ما مجله‌هایی مثل "گل آقا" و "طنز و کاریکاتور" به کلی نایاب بود و تا دلت بخواهد "خانواده سبز" بود و "حل جدول" و اینها. تا اینکه طی یک مسافرتی که رفته بودیم ، مجموعه ای از مجله های تاریخ گذشته "طنز و کاریکاتور" را به یک‌پنجم قیمت از دستفروشی خریدم . برای من که رؤیای کاریکاتوریست شدن را داشتم (و دارم) باورکردنی نبود. جادو شده بودم. این اولین برخورد جدّی من با "هنر کاریکاتور" به مثابه یک رسانه‌ی مستقل بود. بعدها که به معجزه‌ی اینترنت مجهز شدم ، تعداد بیشتری از این مجله را تهیه کردم . هر تصویر ، هر مفهوم و حتی هر مصاحبه‌ای ، برای من مثل نقشه‌ی راه بود . و مشق میکردم از روی دست بزرگهای این عرصه .

جواد علیزاده با آن همه نبوغ و هنر و خلاقیت ، کاریکاتور و کارتون را نه برای نمایشگاه‌ها و جشنواره‌ها و نه حتی برای مطبوعاتِ سیاسی و اجتماعی و در خدمت جناح‌ها ، بلکه کاریکاتور را برای کاریکاتور و برای اجتماع و مردم ، به طور مستقل ارائه کرد و همواره شریف ماند و "هنر متعهد" را معنی کرد.

پس اجازه بدهید مطلب اول را تقدیم ایشان کنم و آرزوی سلامتی و این حرف ها.


کاریکاتورتصویرسازیوبلاگطنزنوشتن
۱۱
۴
محمد بهادری
محمد بهادری
علاقه‌مند به کاریکاتور ، کارتون و تصویرسازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید