Mohammad Yekehtaz
Mohammad Yekehtaz
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

موردِ بی‌مورد

«موردِ» بی‌مورد

روزنامه آفتاب یزد

۱۴ آبان ۱۳۹۸

صفحه ۷

حامد کنی

این روزها - البته نه به‌تازگی - حضور واژه‌ای را در متون تالیفی و ترجمه‌شده شاهدیم که به‌شکلی عجیب در نقش‌ها و اشکال گوناگون ظاهر می‌شود. عجیب آن است که تاکنون کسی نحوه ورود، ریشه‌های آن، نمونه‌های استفاده ‌شده و فراگیر ‌شدن آن را در زبان بررسی نکرده ‌است. کلمه «مورد» همان واژه‌ای است که هنوز در هیچ‌یک از فرهنگ‌های معتبر لغت معادلی برای آن تعیین نشده اما کاربردهای آن گوی سبقت را از هر کلمه‌ای ربوده‌است. این واژه، خود را با استناد به اصلی زبانشناسانه از هرگونه نقد و بررسی دور نگه ‌داشته ‌است؛ اصلی که معتقد است آنچه مردم در زبان استفاده می‌کنند، پذیرفتنی و درست است. شاید از همین روست که این صورت هزارچهره، هر لحظه به شکلی و کسوتی خود را نو می‌کند و مانند آفتی بر جان بسیاری از واژه‌های دلنشین افتاده‌ است.

کلمات در مجاورت یکدیگر، اثرپذیری و واکنش دو سویه دارند؛ این مبادلات و بده‌بستان‌ها، همان بستر پویایی زبان است که آبستن، بدعت‌ها، خلاقیت‌ها و رشد و گسترش دایره واژگانی و معنایی است. گاه از ترکیب، آمیزش و چینش چند واژه در کنار یکدیگر، معنایی جدید خلق می‌شود که هیچ‌یک از واژگان پیشین در این ترکیب به‌تنهایی حامل معنای جدید نیستند. این همنشینی جادویی، کلام را درخشان می‌کند و هزارگونه اطوار در آن پدیدار. پس این تنوع واژگان و تنوع همنشینی آن‌هاست که می‌تواند معنی را و در نهایت این معنی است که می‌تواند احساس را عمیق‌تر بیان کند. بسیاری از کلمات مترادف در انتقال بار عاطفی و احساسی در سطوح متمایز قرار دارند؛ از همین روست که با وجود معنایی مشابه در موقعیت‌های گوناگون عاطفی و احساسی به‌کار می‌روند. حال سوال اساسی اینجاست که چگونه ممکن است با همنشینی یک کلمه - در صورتی که برای آن معنایی قائل باشیم- در مجاورت با هر کلمه‌ای بتوان مراد متفاوتی را مدنظر داشت. کلمه مورد که این روزها در همنشینی بسیاری از واژگان با نقش‌هایی متفاوت چون اسم، صفت و... قرار می‌گیرد، از آن دست ترکیب‌ها و مشتقاتی است که نه‌فقط بار معنایی را می‌کاهد که قوانین و قواعد ساختاری زبان را نیز بر هم می‌زند. برای مثال در جملات زیر، هیچ توضیحی برای این امر وجود ندارد که چرا یکی از جمله‌ها درست و دیگری نادرست است.

۱- مورد تهدید قرار داد.

۲- مورد تشدید قرار داد.

۳- مورد تقدیر قرار داد.

۴- مورد تسخیر قرار داد.

اینجاست که یک قاعده در آشفتگی قرار می‌گیرد. در جایی به‌تکرار استفاده می‌شود، درحالی‌‌که در برابر واژه‌ای دیگر با همان نقش نامانوس جلوه می‌کند.

نکته دیگری که در این بحث قابل اعتناست، بار معنایی عدیده‌ای است که برای این کلمه به اشتباه لحاظ شده ‌است. با توجه به اینکه این لغت دارای معنای مشخصی در فرهنگ‌های مشهور فارسی نیست، نمی‌توان آن را واژه‌ای با عقبه‌ای طولانی دانست. در کلام بزرگان زبان فارسی چون حافظ، سعدی، مولانا، نظامی، فردوسی، انوری، بیدل و... این واژه با معانی فعلی به کار نرفته است. این خود به‌تنهایی دلیلی برای رد یک واژه نیست، چرا که اهمیت و پویایی زبان در ساختن واژه‌هایی نو و متناسب با نیازهای جامعه بشری است. اما سوال اینجاست چگونه می‌شود یک واژه که در ظاهر امر و به‌تنهایی هیچ معنایی را به ذهن متبادر نمی‌کند، چنین کاربردهای متکثر و متفاوتی بیابد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

۱- اگر موردی هست بفرمایید. (نکته، نظر و...)

۲- حرف شما بی‌مورد است. (نابجا، بی‌جا، بی‌دلیل و...)

۳- این آقا کارشان مورد دارد. (اشکال، ایراد و...)

۴- مقالات را موردی بررسی کرد. (جداگانه، تک‌به‌تک، انتخابی، گزینشی و...)

۵- مورد بررسی قرار دادم. (بررسی کردم. تغییر نحو و ساختار فعل که به غایت اشتباه است.)

۶- مورد اول اینکه... ( نمونه، نکته، موضوع و...)

۷- مورد نظرم نیست. (مد نظر)

۸- آهنگ مورد علاقه‌ات را بنواز. (دلخواه، مطلوب،.... آهنگی را بنواز که به آن علاقه داری. برای نمونه به یاد داشته باشیم که آهنگ مورد علاقه و غذای مورد علاقه و فیلم مورد علاقه و همسر مورد علاقه و کتاب مورد علاقه و ورزش مورد علاقه و رنگ مورد علاقه و شعر مورد علاقه و... با هم یکسان نیستند و حال و هوای هر یک، واژه‌ای درخور خود را طلب می‌کند.)

۹- فقط چند مورد... (نکته، موضوع،...).

۱۰- بی‌مورد است: بی‌ربط است. (در اینجا مورد به معنی ربط استفاده شده ‌است پس باید این جمله هم معنی داشته‌ باشد: این حرف شما موردی به من ندارد. جمله نامانوس است چرا که مورد با حرف اضافه یا ربط و... همنشینی نمی‌دهد.)

۱۱- در چین رئیس جمهور مورد استقبال گرمی قرار گرفت. (اگر بخواهیم مجهول بگوییم: در چین از رئیس جمهور استقبال گرمی شد. مطلوب آن است که از جمله معلوم استفاده می‌کنیم: دولت چین از رئیس جمهور استقبال گرمی کرد. تغییر نحو جمله از معلوم به مجهول از آفات مورد است که جمله مجهول جدید فاقدمعنی است یا به عبارت دیگر فاقد ساختار نحوی و صرفی است.)

....

حالا فرض کنید همه این کاربردها پذیرفتنی است و می‌توان آن را به پای بضاعت این واژه جادویی گذاشت. با این منطق جمله زیر را نیز باید پذیرفت:

مواردی را که فرمودید، موردی و موردبه‌مورد، مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را مورد مطالعه قرار دادیم. نگرانی مورد نظر شما بی‌مورد بود و فقط یک مورد، مورد داشت.

در پایان پیشنهاد می‌کنم دست از این شبه واژه و واژه‌های مشابه بشوییم و تلاش کنیم تا در زبان گفتار و نوشتارمان از کلماتی استفاده کنیم که نه فقط کلام‌مان را فصیح‌تر می‌کنند بلکه شهد معنی را به جان‌مان شیرین‌تر می‌کنند. تلاش کنیم که از زبان فارسی‌مان به درستی و بجا استفاده کنیم و پرهیز کنیم از سطحی‌ سخن راندن و کلام را بی‌جان کردن.

درست بنویسیمزبان فارسیادبیاتآیین نگارش
نام تمامی پرنده‌هایی که در خواب دیده‌ام برای تو در اینجا نوشته‌ام وبلاگ نسخه وب https://join10.blogspot.com/?m=0 نسخه مبایل https://join10.blogspot.com/?m=1 تلگرام  https://t.me/join313
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید