مانا
مانا
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

زندگی من و گربه هام

قراره گربه هام رو ببرن و بندازن بیرون و من بخاطر همین حالم خیلی بده و واقعا نمیدونم باید چکار کنم و چجوری نجاتشون بدم.
هیچ کاری از دستم براشون بر نمیاد و تنها کاری که میتونم بکنن اینه که رفتنشون رو تماشا بکنم.
خیلی صحبت کردم با خانواده که اینکارو نکنند ولی اصلا راضی نمی‌شن.بنظرم بدترین آدما کسایی هستن که بچه گربه هارو اذیت می‌کنند.
اینجا سه تا بچه گربه ی ناز هستند که واقعا گناه دارند و باید مراقبشون بود خصوصا که تازه چشم باز کردند و حتی توانایی دوییدن هم ندارن و یکیشون بنظر میاد یه چشمش کور باشه و نبینه:(
ولی خب از نظر خانواده ی من اینا کثیفن و نجسن و باید اصلا کشتشون.بنظرم نسل آدمای مذهبی رو باید از روی زمین برداشت واقعا آدمای مذهبی بی رحمن و فقط نفع خودشون رو می‌بینن.اینا هیچ کار مثبتی نمیکنن.
من سالهاست در خانواده فوق سوپر مذهبی بزرگ شدم و بجز درد و رنج و زخم چیز دیگه ای از اینها بهم نرسیده و واقعا میگم اینا هیچوقت هیچوقت هیچوقت بجز نفع خودشون چیزی نمی‌خوان.اینا حتی یکبار به یه فقیر کمک نمیکنن.فقط در صورتی اینکارو میکنن که تو چش بقیه بخوان بکنن و طرف مقابلشون هم یکی مثل خودشون مذهبی باشه همین تمام دغدغشون اینه که یکی مذهبی هست یا نه؟!
انسان بودن انسانیت اصلا براشون مهم نیست و من ازین وضعیت حالم داره بهم میخوره و اینم شده این بخش از #زندگی_من

گربهزندگی منروزمره من
من روانکاو و درمانگر تحلیلی هستم و اینجا نوشته های خودم رو به اشتراک می‌گذارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید