مانا
مانا
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

کدام روش های درمانی برای کدام اختلالات روانی؟


در حال حاضر دو تئوری بزرگ درمانی شناخته شده که خیلی طبق تحقیقات بیشترین طرفداران رو بین مراجعین کلینیک های روانشناسی دارند بررسی کنیم.
اولیش رویکرد رفتاردرمانی شناختی یا همون cbt
و دومی رویکرد روانکاوی
البته بگم که فقط همین دوتا رویکرد درمانی نیستند و این دوتا هم انواع خاصی دارند اما بطور کلی این دو رویکرد یک رقابت خیلی قدیمی دارند که تا به امروز ادامه داره و تقریبا بقیه رویکرد ها زیر سایه ی این دوتا رویکرد هستند.
خب خواستم اول توضیح بدم هر کدوم رو اما متاسفانه در این نوشتار کوتاه نمیگنجه پس با ذکر نکات مثبت و منفی هر کدوم،سعی می‌کنم توضیح کوتاهی هم داده باشم.
روانکاوی:
_نکات مثبت:
_نگاه ریشه ای به مسائل و مشکلات عصبی و روانشناختی و درمان ریشه ای.
_در برگیرنده ی کل ساختار شخصیت فرد و بررسی ریشه های احساسات و افکار و رفتار مراجع
_کمک به اعتماد به نفس مراجع بدلیل اینکه اصولا درمان روانکاوی حل مساله و راهکار ارائه نمیده بلکه به مراجع در پیدا کردن راهکار و از بین رفتن اضطراب ها موانع فکری کمک میکنه.
_دردرمان روانکاوی وقت و زمان زیادی صرف جلسات و مراجع و تحلیل می‌شود

نکات منفی روانکاوی:
_درمان روانکاوی یک درمان معمولا بسیار طولانی و زمان بر است.
_درمان روانکاوی هزینه ی بسیار بالایی دارد
_در درمان روانکاوی معمولا برای اختلالاتی که ریشه های ژنتیکی در آنها قوی تر است مثل adhd و مانیک،تقریبا روانکاوی هیچ تحلیل متقاعد کننده ای ارائه نمی‌دهد زیرا اساسا هیچ جایگاهی برای درمان اختلالات ژنتیکی قائل نیست.
_رویکرد درمانی رفتاری شناختی cbt:
نکات مثبت:
_هزینه به مراتب کمتر و مناسب تر
_رویکرد عملگرا و به مراتب کوتاه مدت تر از روانکاوی
_توجه ویژه به اختلالات عصبی ژنتیکی و ارائه تمرین ها و روش های علمی مقابله با آنها
نکات منفی cbt:
_عدم پاسخگویی این روش درمان روی بیمارانی که اختلالات شدید دارند و یا علائم اختلالات آنها شدید تر است
_عدم پاسخگویی روی بیمارانی که دچار چند اختلال همزمان هستند
_تاثیر گذاری کوتاه مدت درمان
_عدم توجه به احساساتی که فرد تجربه می‌کند و توجه صرف به رفتارها و افکار فرد.
_ارائه ی راهکار های ثابت برای همه ی افراد.درصورتیکه تقریبا تمام اختلالات روانی بصورت یک طیف هستند و این یعنی هر فرد ممکن است یک اختلال را به شکلی خاص تجربه کند.پس ارائه ی راهکار ثابت برای همه افراد اصولا اکثر افراد را از درمان دور می‌کند.
_دوره های شناختی رفتاری بجای اینکه جلسات درمانی امن برای مراجعین باشند،تبدیل به کلاس های درسی تغییر رفتار ها میشوند و از حالت جلسات درمانی خارج می‌شوند.

خب من درینجا سعی کردم با توجه به تجربه ی خودم از هر دو رویکرد درمانی و همچنین مطالعاتم،یکسری خصوصیات مثبت و منفی بنویسم.
من سعی میکنم قضاوت اینکه کدوم رویکرد درمانی مناسب شماست رو با خودتون بذارم.
اگر دوست داشتید کامنت کنید:

اختلالات روانیرویکرد روانکاویرویکرد رفتار درمانیرفتاردرمانی شناختیروانکاوی
من روانکاو و درمانگر تحلیلی هستم و اینجا نوشته های خودم رو به اشتراک می‌گذارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید