Mahdi P. Javan
Mahdi P. Javan
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

چرا کارها به پایان نمی‌رسد؟ | خستگی و ملالت

احتمالاً شما هم تا­­ به­‌حال در عمل کردن به لیست کارهای روزانه­‌تان شکست خورده‌­اید. بیشتر اوقات با این­که برنامه‌­ریزی می­‌کنیم، فقط یک یا دو مورد از کارها را تا انتهای روز انجام می‌­دهیم. گوته می­‌گوید: «ما همیشه وقت کافی در اختیار داریم، مشروط بر آن­‌که هم بخواهیم و هم درست از آن استفاده کنیم.» به نظر نمی‌­رسد در اغلب موارد، مشکل از کمبود زمان باشد. پس چرا نمی­‌توانیم کارهایمان را به پایان برسانیم؟ آیا اکثر ما دچار نوعی تنبلی هستیم؟

این شکست دو عامل اصلی دارد: خستگی و ملالت. در ادامه به هرکدام از این دو و راهکارهای مقابله با آن‌­ها می‌پردازیم.

خستگی

تعریف خستگی در روان‌شناسی: حالت کمبود انرژی و کاهش عملکرد که معمولاً یک واکنش طبیعی و گذرا به فشار، استرس، بی‌­حوصلگی یا خواب ناکافی است.
تعریف خستگی در روان‌شناسی: حالت کمبود انرژی و کاهش عملکرد که معمولاً یک واکنش طبیعی و گذرا به فشار، استرس، بی‌­حوصلگی یا خواب ناکافی است.


خستگی گاهی یک واکنش کاملاً طبیعی است. معمولاً پس از انجام فعالیت جسمانی یا فکری سنگین، مثل ورزش یا امتحان سخت، بسیار خسته می­‌شویم. این نوع خستگی که به آن خستگی حاد یا زودگذر گفته می­‌شود، با استراحت کافی و تغذیۀ مناسب رفع می‌شود. البته برخی عوامل بر این نوع خستگی اثر تشدید کننده دارند؛ مانند:

  • کمبود خواب
  • صرف نکردن صبحانه
  • کار بدون وقفه و بدون استراحت
  • عدم نوشیدن آب به مقدار کافی
  • مواد غذایی بسیار چرب یا شیرین
  • مصرف زیاد نوشیدنی‌­های محرک مانند قهوه
  • استفاده از تلفن همراه یا رایانه لحظاتی قبل از خوابیدن

خستگی مزمن نوع دیگر خستگی می‌باشد که در آن، فرد برای مدت طولانی احساس کمبود انرژی می‌کند و فعالیت‌های روزمره‌اش مختل می‌شود. در این حالت ممکن است فرد حتی پس از خواب و استراحت کافی، همچنان احساس خستگی کند. عدم تحرک کافی در طول روز برای مدت طولانی، می‌تواند یکی از دلایل آن باشد. همچنین، این نوع خستگی می­‌تواند نشانگر یک بیماری یا اختلال زمینه‌ای باشد.

از بیماری‌ها و اختلالاتی که منجر به خستگی می‌شوند می­‌توان به کم­‌خونی، اختلالات خواب، اختلالات تیروئید، دیابت، سندرم خستگی مزمن، بیماری­های عفونی (مانند کووید-19 و آنفولانزا)، بیماری‌­های خود ایمنی و افسردگی اشاره کرد. با تشخیص و درمان، خستگی مزمن ناشی از آن­‌ها نیز اغلب رفع می­شود.

خستگی چه از نوع حاد یا مزمن، عاملی جسمانی محسوب می­شود؛ اما سستی در انجام کارها گاهی علتی شناختی دارد و به نگرش‌­های ما مرتبط است.

ملالت

تعریف ملالت در روان‌شناسی: احساس خستگی و دل‌زدگی ناشی از عدم تعامل با محرک‌های محیطی.
تعریف ملالت در روان‌شناسی: احساس خستگی و دل‌زدگی ناشی از عدم تعامل با محرک‌های محیطی.


ملالت به نگرش یا احساس منفی فرد بر اساس دیدگاه‌هایش نسبت به فعالیتی که انجام می‌دهد اشاره دارد. ملالت نیز مانند خستگی، برای همۀ ما پیش می‌­آید؛ اما برخلاف خستگی، ارتباطی با میزان انرژی ندارد. گاهی انرژی­مان زیاد است و به دلیل نیافتن انگیزۀ کافی، راهی برای تخیلۀ این انرژی پیدا نمی‌­کنیم. از طرفی زمانی که خلق­ پایینی را تجربه می­‌کنیم، هیچ فعالیتی برایمان لذت­‌بخش به نظر نمی­‌رسد. در این حالت به علت بی­‌علاقگی، دچار بی‌حوصلگی می‌­شویم.

در مرحلۀ بی‌­علاقگی، فرد انگیزۀ کافی برای انجام فعالیت مورد نظر را ندارد. بی‌حوصلگی وقتی اتفاق می‌افتد که فرد به دلیل بی‌علاقگی، زود درمانده می‌شود و از آن فعالیت کناره می‌­گیرد؛ یا حتی ممکن است بنا به ضرورت با شتاب‌زدگی آن را به پایان برساند. همچنین ملالت می‌تواند با تحریک‌پذیری و زودرنجی همراه باشد.

ملالت چون منشأ جسمانی ندارد، با استراحت کافی و تغذیۀ مناسب از بین نمی‌رود. هرچند اگر افراد به طور مکرر با این موضوع روبه­‌رو شوند به طوری که عملکردشان در ابعاد مختلف زندگی به طرز چشم‌­گیری کاهش یابد، می­‌تواند نشانه‌­ای از وجود یک اختلال نظیر افسردگی باشد. اما در اکثر اوقات، این احساس زودگذر و طبیعی است. در این حالت، اولین قدم برای مقابله با ملالت شناخت عواملی است که منجر به ایجاد آن می­‌شوند:

نگرش منفی

نگرش عبارت است از ارزشیابی مثبت یا منفی از موضوع که ریشه در باورها، احساسات و تجربیات گذشته مرتبط با آن موضوع دارد. وقتی قبل از انجام یک کار نسبت به آن نگرشی منفی داشته باشیم، دچار ملالت می­‌شویم.

مثلاً اگر یک مکانیک بنا به شرایط به کارمند بانک تغییر شغل دهد، ممکن است خیلی زود از کار جدید خود دل‌زده و ملول شود. چرا که با توجه به تجربیات گذشتۀ خود، نگرش مثبتی نسبت به این شغل ندارد و دچار بی‌­انگیزگی و در نتیجه بی­‌حوصلگی در انجام کارش می‌­شود.

بی­‌هدفی و بی‌­برنامه­‌بودن

بی­‌هدفی و بی‌برنامگی می­‌تواند عوامل متعددی مانند افسردگی، کمال‌­گرایی ناسازگار، کمبود اعتماد به نفس و ترس از شکست داشته باشد. افراد بی­‌هدف ممکن است از استعدادها و توانایی‌های خود واقف باشند، اما چون آن­‌ها را در مسیر درستی به کار نمی­‌گیرند، دچار ملالت می­‌شوند. گاهی افراد به ظاهر اهدافی دارند؛ اما به علت واضح نبودن مسیر رسیدن به این اهداف، انگیزۀ کافی در آن‌ها ایجاد نمی‌­شود.

شخصیت

ملالت می­‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. افراد تنوع‌­طلب اغلب زودتر از سایر افراد دچار ملالت می­‌شوند؛ چرا که قرار گرفتن در موقعیت­‌های تکراری روحیۀ هیجان‌­طلب آن‌ها را ارضاء نمی­‌کند. افرادی که صبر و بردباری کافی ندارند نیز بیشتر دچار ملالت می­‌شوند. ملالت با عدم شکیبایی و تاب‌آوری تشدید و تبدیل به یک مانع برای ادامۀ فعالیت می­‌شود.

تکراری بودن فعالیت

خیلی از فعالیت‌های روزمرۀ ما –که راه فراری از آن‌ها نداریم- در ظاهر کاملاً تکراری هستند. مانند تمیزکاری، شستن ظروف، درس خواندن و... . همین عدم تنوع و تغییر باعث می‌شود که پس از مدتی از آن‌ها دل‌زده شویم و دیگر انگیزۀ کافی برای انجام دادن آن­‌ها را نداشته باشیم.

مقابله با ملالت:

با توجه به مواردی که گفته شد، برای رهایی از ملالت چندین راهکار وجود دارد:

  • تعیین اهداف کوتاه مدت و برنامه‌­ریزی: یکی از دلایل عمدۀ ملالت در انجام کارها این است که وقتی برای اولین بار با آن‌­ها روبه‌­رو می‌­شویم، بسیار بزرگ و طاقت‌فرسا جلوه می‌­کنند. با تعیین اهداف کوتاه مدت، هر کار بزرگ را به قسمت­‌های کوچک­تری تقسیم می‌­کنیم و در هر زمان، فقط یک قسمت از کار را انجام می‌­دهیم.
  • عناصر سرگرم‌کننده: برای فعالیت‌های تکراری و ملالت‌بار، بهترین شیوه این است که خلاقیتمان را به کار بگیریم و با اعمال تغییراتی، آن‌ها را سرگرم‌کننده و لذت‌بخش کنیم.
  • از بین بردن وقفه‌ها: اگر به اندازۀ کافی برای انجام کاری علاقه‌مند نباشیم، کوچک‌ترین حواس‌پرتی و وقفه می‌تواند ما را از ادامۀ آن فعالیت باز دارد. بنابراین بهتر است در هر زمان فقط روی انجام یک کار متمرکز شویم و تا به پایان رساندن آن، خود را به کار دیگری مشغول نکنیم.
  • تغییر نگرش و دیدگاه: همانطور که گفته شد، ملالت ریشه در نوع نگرش ما به فعالیت دارد. سعی کنیم که به فعالیت‌های روزمره‌مان از دید دیگری نگاه کنیم. بهترین روش برای این‌کار معنادار کردن فعالیت است. یعنی دلایل قانع‌کننده و انگیزه‌بخش برای اینکه چرا باید به فعالیتی ادامه دهیم، پیدا کنیم. نوشتن این دلایل و یا صحبت­‌کردن با دیگران راجع به آن می­‌تواند راهکار مناسبی باشد.

تمام این راهکارها می­‌توانند در مقابله با ملالت مؤثر واقع شوند. اما از آن­جایی که فعالیت‌های بسیار متفاوتی وجود دارد، هر کدام از آن‌ها یک راهکار مخصوص به خود می‌طلبد که می‌توان با استفاده از همین نکته‌ها به آن دست یافت.

خستگیملالتکارآمدیتوسعه فردی
هیچ نمی‌خواستم، مگر اینکه بکوشم به چیزی که از درونم می‌خواست برآید، جان ببخشم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید