احتمالاً شما هم تا بهحال در عمل کردن به لیست کارهای روزانهتان شکست خوردهاید. بیشتر اوقات با اینکه برنامهریزی میکنیم، فقط یک یا دو مورد از کارها را تا انتهای روز انجام میدهیم. گوته میگوید: «ما همیشه وقت کافی در اختیار داریم، مشروط بر آنکه هم بخواهیم و هم درست از آن استفاده کنیم.» به نظر نمیرسد در اغلب موارد، مشکل از کمبود زمان باشد. پس چرا نمیتوانیم کارهایمان را به پایان برسانیم؟ آیا اکثر ما دچار نوعی تنبلی هستیم؟
این شکست دو عامل اصلی دارد: خستگی و ملالت. در ادامه به هرکدام از این دو و راهکارهای مقابله با آنها میپردازیم.
خستگی گاهی یک واکنش کاملاً طبیعی است. معمولاً پس از انجام فعالیت جسمانی یا فکری سنگین، مثل ورزش یا امتحان سخت، بسیار خسته میشویم. این نوع خستگی که به آن خستگی حاد یا زودگذر گفته میشود، با استراحت کافی و تغذیۀ مناسب رفع میشود. البته برخی عوامل بر این نوع خستگی اثر تشدید کننده دارند؛ مانند:
خستگی مزمن نوع دیگر خستگی میباشد که در آن، فرد برای مدت طولانی احساس کمبود انرژی میکند و فعالیتهای روزمرهاش مختل میشود. در این حالت ممکن است فرد حتی پس از خواب و استراحت کافی، همچنان احساس خستگی کند. عدم تحرک کافی در طول روز برای مدت طولانی، میتواند یکی از دلایل آن باشد. همچنین، این نوع خستگی میتواند نشانگر یک بیماری یا اختلال زمینهای باشد.
از بیماریها و اختلالاتی که منجر به خستگی میشوند میتوان به کمخونی، اختلالات خواب، اختلالات تیروئید، دیابت، سندرم خستگی مزمن، بیماریهای عفونی (مانند کووید-19 و آنفولانزا)، بیماریهای خود ایمنی و افسردگی اشاره کرد. با تشخیص و درمان، خستگی مزمن ناشی از آنها نیز اغلب رفع میشود.
خستگی چه از نوع حاد یا مزمن، عاملی جسمانی محسوب میشود؛ اما سستی در انجام کارها گاهی علتی شناختی دارد و به نگرشهای ما مرتبط است.
ملالت به نگرش یا احساس منفی فرد بر اساس دیدگاههایش نسبت به فعالیتی که انجام میدهد اشاره دارد. ملالت نیز مانند خستگی، برای همۀ ما پیش میآید؛ اما برخلاف خستگی، ارتباطی با میزان انرژی ندارد. گاهی انرژیمان زیاد است و به دلیل نیافتن انگیزۀ کافی، راهی برای تخیلۀ این انرژی پیدا نمیکنیم. از طرفی زمانی که خلق پایینی را تجربه میکنیم، هیچ فعالیتی برایمان لذتبخش به نظر نمیرسد. در این حالت به علت بیعلاقگی، دچار بیحوصلگی میشویم.
در مرحلۀ بیعلاقگی، فرد انگیزۀ کافی برای انجام فعالیت مورد نظر را ندارد. بیحوصلگی وقتی اتفاق میافتد که فرد به دلیل بیعلاقگی، زود درمانده میشود و از آن فعالیت کناره میگیرد؛ یا حتی ممکن است بنا به ضرورت با شتابزدگی آن را به پایان برساند. همچنین ملالت میتواند با تحریکپذیری و زودرنجی همراه باشد.
ملالت چون منشأ جسمانی ندارد، با استراحت کافی و تغذیۀ مناسب از بین نمیرود. هرچند اگر افراد به طور مکرر با این موضوع روبهرو شوند به طوری که عملکردشان در ابعاد مختلف زندگی به طرز چشمگیری کاهش یابد، میتواند نشانهای از وجود یک اختلال نظیر افسردگی باشد. اما در اکثر اوقات، این احساس زودگذر و طبیعی است. در این حالت، اولین قدم برای مقابله با ملالت شناخت عواملی است که منجر به ایجاد آن میشوند:
نگرش منفی
نگرش عبارت است از ارزشیابی مثبت یا منفی از موضوع که ریشه در باورها، احساسات و تجربیات گذشته مرتبط با آن موضوع دارد. وقتی قبل از انجام یک کار نسبت به آن نگرشی منفی داشته باشیم، دچار ملالت میشویم.
مثلاً اگر یک مکانیک بنا به شرایط به کارمند بانک تغییر شغل دهد، ممکن است خیلی زود از کار جدید خود دلزده و ملول شود. چرا که با توجه به تجربیات گذشتۀ خود، نگرش مثبتی نسبت به این شغل ندارد و دچار بیانگیزگی و در نتیجه بیحوصلگی در انجام کارش میشود.
بیهدفی و بیبرنامهبودن
بیهدفی و بیبرنامگی میتواند عوامل متعددی مانند افسردگی، کمالگرایی ناسازگار، کمبود اعتماد به نفس و ترس از شکست داشته باشد. افراد بیهدف ممکن است از استعدادها و تواناییهای خود واقف باشند، اما چون آنها را در مسیر درستی به کار نمیگیرند، دچار ملالت میشوند. گاهی افراد به ظاهر اهدافی دارند؛ اما به علت واضح نبودن مسیر رسیدن به این اهداف، انگیزۀ کافی در آنها ایجاد نمیشود.
شخصیت
ملالت میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. افراد تنوعطلب اغلب زودتر از سایر افراد دچار ملالت میشوند؛ چرا که قرار گرفتن در موقعیتهای تکراری روحیۀ هیجانطلب آنها را ارضاء نمیکند. افرادی که صبر و بردباری کافی ندارند نیز بیشتر دچار ملالت میشوند. ملالت با عدم شکیبایی و تابآوری تشدید و تبدیل به یک مانع برای ادامۀ فعالیت میشود.
تکراری بودن فعالیت
خیلی از فعالیتهای روزمرۀ ما –که راه فراری از آنها نداریم- در ظاهر کاملاً تکراری هستند. مانند تمیزکاری، شستن ظروف، درس خواندن و... . همین عدم تنوع و تغییر باعث میشود که پس از مدتی از آنها دلزده شویم و دیگر انگیزۀ کافی برای انجام دادن آنها را نداشته باشیم.
با توجه به مواردی که گفته شد، برای رهایی از ملالت چندین راهکار وجود دارد:
تمام این راهکارها میتوانند در مقابله با ملالت مؤثر واقع شوند. اما از آنجایی که فعالیتهای بسیار متفاوتی وجود دارد، هر کدام از آنها یک راهکار مخصوص به خود میطلبد که میتوان با استفاده از همین نکتهها به آن دست یافت.