ویرگول
ورودثبت نام
مهدیه نجفی
مهدیه نجفی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

3 نکته طلایی درباره‌ی تصویر مقالات که به بهتر شدن محتوای شما کمک می‌کند!

چند وقت پیش در حال گشت و گذار در گوگل برای پیدا کردن یک مطلب آموزشی درباره‌ی رفع ارورهای ویندوز بودم. عنوان مقاله‌ای توجه‌ام را جلب کرد و روی آن کلیک کردم. محتوای مقاله از دید من بسیار جامع بود و برای تمام سوالاتم پاسخ‌های مناسبی دربرداشت، اما یک ایراد بزرگ در آن به چشم می‌خورد و آن این بود که نویسنده فقط به نوشتن متن اکتفا کرده بود و تصویر مراحل مختلفِ توضیحات خود را قرار نداده بود و همین موضوع، سبب خارج شدنِ زودهنگام من از آن صفحه شد.

این تجربه، باعث شد تصمیم بگیرم مطالب مهمی که اخیراً از پروکسیما و وبسیما فرا گرفتم را با شما به اشتراک بگذارم تا شاید قدمی هر چند کوچک، در تاثیرگذاری بیشترِ محتوای نویسندگان برداشته باشم.

اگر جزو یکی از 3 گروه زیر هستید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید!
  1. نویسندگان سطح وب که معتقدند همین که مقاله‌شان از نظر محتوایی غنی باشد، کافی‌ است و گنجاندن تصاویر در بین متن، کاری‌ بس عبس خواهد بود!
  2. نویسندگان سطح وب که بسیار عکس‌دوست! هستند و همیشه بدون توجه به محتوای مقاله‌شان، تعداد زیادی تصویر مرتبط و غیر مرتبط در هر جزیره محتوایی قرار می‌دهند.
  3. نویسندگان سطح وب که هم بر اهمیت متن و هم بر اهمیت تصویر در مقاله واقف‌اند و هر دو را به تناسب در متن‌های خود رعایت می‌کنند، اما محتوای‌شان دیده نمی‌شود.

تصاویر؛ تیغ‌های دولبه‌ در محتوای شما!

آیا لازم است برای تمام جزایر محتوایی‌ خود، تصویر داشته باشیم؟ برای پاسخ به این پرسش، باید همواره به یک نکته توجه داشته باشید و آن نوع فعالیت حوزه‌ای است که برای آن می‌نویسید. اگر در حال نگارش متن برای آموزش فوتوشاپ هستید، استفاده از ویدئو یا تصاویر در خلال مقاله، به درک بهتر مخاطب شما کمک خواهد کرد. اما اگر در حال نگارش نتایج تحقیقات یک موسسه علمی-پژوهشی باشید، قرار دادن تصاویر متعدد در هر بخش، برای محتوای شما ارزش‌آفرین نخواهد بود و چه بسا باعث شود مخاطب به صداقت کلام شما شک کند و محتوای جدیِ شما را، شوخی بپندارد.

بنابراین طبق دلایل بالا، اگر معتقدید همه‌ی مقالات شما باید دارای تعداد زیادی تصویر پر رنگ و لعاب باشد تا محتوای‌تان شانس دیده شدن داشته باشد، وقت آن رسیده که در دیدگاه خود تجدید نظر کنید.

تنها تصویری که باید در تمام مقالات وجود داشته باشد، تصویر شاخص است.

تصویر شاخص در واقع همان اولین تصویری‌ست که بعد از عنوان اصلی محتوای شما قرار می‌گیرد و مخاطب در بدو ورود به صفحه‌ مقاله، آن را مشاهده می‌کند. بنابراین قرار دادن تصویر شاخصِ جذاب و مرتبط با محتوا، تحت هر شرایطی می‌تواند شانس ماندن مخاطب در صفحه‌ی شما را بیشتر کند.

انتخاب تصاویر مرتبط؛ ساده‌ترین راه برقراری ارتباط با مخاطب

حال اگر موضوع مقاله‌مان طوری بود که محتوای آن به تصویر نیاز داشت، بهتر است چند تصویر در هر جزیره محتوایی قرار دهیم؟ هر تصویری که قرار می‌دهیم، باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ آیا گوگل متوجه محتوای تصاویر ما می‌شود؟

اینکه در هر جزیره‌ی محتوایی خود چه تعداد عکس داشته باشید، چیزی است که کاملاً به موضوع محتوای شما بستگی دارد. طبیعتاً عکس‌های مقاله‌ای که در آن به معرفی چند مکان دیدنی پرداخته‌اید، بیشتر از یک مقاله‌ی پزشکی درباره‌ی علل خراب شدن دندان‌ خواهد بود. اما موضوع کلی‌ای که بایستی همواره به آن توجه کنید آن است که تصاویر شما (هر تعدادی که باشند) باید حتماً به محتوای هر بخش از متن شما مرتبط باشند.

قرار دادن تصاویر با کیفیت، ولی بی‌ربط به موضوع مورد بحث، شاید در وهله‌ی اول موجب جذب کاربر به مقاله شما شود، اما در اغلب اوقات بعد از خواندن محتوا و درک بی ربط بودن تصاویر با متن، ممکن است اعتمادش به شما از بین برود و دیگر هرگز سراغ محتواهایی که می‌نویسید نیاید!

بنابراین انتخاب عکس‌های مفهومی، با کیفیت و مرتبط با موضوع، علاوه بر خواناتر کردنِ متن، می‌تواند موجب ارتباط بهتر شما با مخاطب‌هایتان نیز بشود.

کپشن‌نویسی تصویر؛ ارزش‌آفرینیِ بیشتر برای محتوا

کپشن‌نویسی در پایین یا داخل عکس، از انتخاب تصویر نیز مهم‌تر است؛ چرا که به ذهن مخاطب شما جهت می‌دهد. با بررسی تصویر شاخص مقاله‌ی 5 نکته نگارشی که هر نویسنده‌ای باید بداند!، منظورم را شفاف‌تر بیان خواهم کرد.

با دقت به تصویر بالا نگاه کنید. در وهله‌ی اول، تصویر یک کتاب و یک لیوان نسکافه برای شما تداعی کننده‌ی چیست؟ احتمالاً یک عصر زمستانی را به یادتان می آورد که بعد از کار، خودتان را به یک لیوان نسکافه‌ی داغ دعوت کرده‌اید و قصد دارید چند خطی در دفتر خاطراتتان بنویسید! یا نمایانگر شروع یک روز کاری است که قبل از شروع به کار، خود را به صرف یک لیوان شیر کاکائو مهمان کرده‌اید و ...

حال با قرار دادن دو کلمه بر روی تصویر، ذهن شما علاوه بر خارج شدن از تمام حدس و گمان‌های ممکن، به محتوای مقاله نیز معطوف شده است. شما با قرار دادن همین دو کلمه‌ کوتاه، تاثیرگذاری تصویر را چند برابر کرده‌اید.

این، ساده‌ترین مثال موجود برای کپشن‌نویسی بود. قطعاً می‌توانید با قرار دادن متن‌های جذاب بر روی تصاویر، عکس‌نوشته‌های بهتری داشته باشید.

پس همواره توجه داشته باشید که در بخش‌هایی از متن خود (هر جا که فکر می‌کنید لازم است) کپشن نویسی داشته باشید و از تاثیر آن بر محتوای‌تان غافل نشوید. تصویری که کپشن نداشته باشد ممکن است ارزش مورد نظر شما را به درستی به مخاطبتان منتقل نکند. از طرفی با این کار، به گوگل نیز کمک می‌کنید تا تصویر شما را منحصر به فرد خودتان بشناسد و مانند تصاویر Stock با آن برخورد نکند.

متن جایگزین؛ نوشته‌ای که کاربر نمی‌بیند، اما برای گوگل مهم است!

متن جایگزین (Alt Tag)، در حقیقت توصیفی از تصویر شماست که برای کاربر قابل مشاهده نیست، اما گوگل برای درک محتوای تصویر شما به آن توجه می‌کند. اگر با سیستم مدیریت محتوای وردپرس کار کرده باشید احتمالاً هنگام آپلود تصویر، به باکس متن جایگزین برخورد کرده‌اید.

باکس متن جایگزین در سیستم مدیریت محتوای WordPress
باکس متن جایگزین در سیستم مدیریت محتوای WordPress

شاید شما مانند بسیاری دیگر از تولیدکنندگان محتوا، متن جایگزین را همیشه خالی می‌گذارید. اما مطمئنم نمی‌دانید با این کار خودتان را از چه نعمت رایگانی برای بهتر دیده شدن تصاویرتان محروم کرده‌اید! توصیه می‌کنم برای تمام تصاویر مقاله‌تان (حتی آن‌هایی که به درستی روی کپشن‌هایشان کار نکرده‌اید و اصلاً امیدی به دیده شدنشان ندارید) متن جایگزین قرار دهید.

توجه داشته باشید که درج پی در پی کلمات کلیدی‌ِ پر سرچ در این باکس، نه تنها برای شما ارزش‌آفرین نخواهد بود، بلکه باعث از دست رفتن شانس شما برای دیده شدن در کلمات مرتبط با تصویر نیز خواهد بود.
بهینه‌سازی تصاویرنکات کلیدی در انتخاب تصاویر
عاشق تاثیرگذاری‌ام و نوشتن، یکی از مهم‌ترین ابزارهای من برای رسیدن به این هدف بزرگ خواهد بود?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید