
📌
کمتر دختری در دنیاست که حداقل یک باز آرزو نکرده باشد، ای کاش به جای سارا استنلی در قصههای جزیره بود. همیشه به این موضوع فکر کردهام که اگر جای او بودم در بدو ورودم به جزیره، بهتر با عمه هِتی تا میکردم و سعی میکردم او را درک کنم.
هیچوقت هم فلیسیتی را با این دروغ که بچهی واقعی خانوادهاش نیست، نمیرنجاندم. خیلی دلم به حالش سوخت وقتی سارا موهایش را با قیچی کوتاه کرد ولی از حق نگذریم، خیلی حسود و بد جنس بود. کفشهای سارا را بدجوری گِلی کرد.
ولی از اینکه سارا با بدل خودش جابهجا شدند خیلی خوشم آمد، این ماجراجویی با وجود اضطراب فراوانش، به مذاقم خوش آمد و ختم به خیر شد.
همهی این شیطنتها از سارا، سارا استنلی را ساخت و همهی جذابیتاش را مدیون همین یاغیگریها و روحیهی عصیانگر و کنجکاویش است.