Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشلیوانلبهی لیوان پریدگی دارد و تا پایین به شکل ترک امتداد یافته است. یک ترک دیگر هم در سمت مقابل لیوان وجود دارد که دقیقا از وسط تصویر دلفین آبر…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشدستور پختمیخواهم تدارک غذایی را ببینم. خیلی فکر کردم چه غذایی مناسب یک دورهمی دوستانه است. همهی غذاها را از نظر گذراندم ولی نمیدانم چرا انگار هیچ…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشپانتومیم روح📌انگشتانش را مثل بال زدن پروانه تکان میداد و رو به بالا میرفت. این کار را چند بار تکرار کرد. بال زدن در این صفحهی سیاه پانتومیم چه مفهو…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشنو عروس۱۴ سال داشت. زیبا بود. به مانند نهالی که تازه جوانه زده باشد، پرشور و باطراوت. اما دست تقدیر او را پژمرد. او ازدواج کرد. اما نه به خواست خو…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشمعصومه معصومدر آن اتوبوس شلوغ دستم را میکشیدم تا میلهی اتوبوس را چنگ بزنم ولی دیدن یک نیمرخ آشنا کاری کرد تا زمین از گردش بایستد.نسرین، دختری که با…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشدختر دلخواهم📌کمتر دختری در دنیاست که حداقل یک باز آرزو نکرده باشد، ای کاش به جای سارا استنلی در قصههای جزیره بود. همیشه به این موضوع فکر کردهام که ا…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشآخرالزمان📌(بخش سوم)ویدئوهای یوتیوب از اخبار حمله همین موجودات بود. تصاویر خشنی دیدم که اشکهایم خشک شدند. سردم بود و روی لبهایم مزه خاک و گچ را ح…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشآخرالزمان(بخش دوم)باید با خانوادهام تماس میگرفتم. باید از اوضاع شهرهای دیگر خبر میگرفتم، شاید میتوانستم راه فراری جستجو کنم. دوباره به سمت خیابا…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشآخرالزمان📌(بخش اول)با صدای مهیبی از خواب پریدم. صدای یک رعدوبرق بود ولی عادی نبود. از پنجره بیرون را نگاه کردم، یک ابر قرمز همهی شهر را دربرگرفته…
Mahsa Ebrahimnia·۱ ماه پیشحال📌ما امروز را به صورت نقد در دست داریم. التفات به زمان حال میتواند لحظههای پیشرو را زنده نگه دارد. امروز یک هدیه است.انسان معمولا به امر…