
میخواهم تدارک غذایی را ببینم. خیلی فکر کردم چه غذایی مناسب یک دورهمی دوستانه است. همهی غذاها را از نظر گذراندم ولی نمیدانم چرا انگار هیچ غذایی مناسب نیست. یا تکراریست یا خیلی پر جزئیات است و من نمی توانم آن را بپزم. یادم هست که مامان همیشه میگوید فکر کردن به اینکه چه غذایی بپزی از خود غذا پختن سختتر است. الان میفهمم چه میگوید.
در آخر، تصمیم گرفتم لازانیا بپزم. هم ساده است و هم خیلی رسمی نیست و هم خودم دوستش دارم. مواد اولیهاش را از فریزر درآوردم. گوشت، قارچ، فلفلدلمهای و پنیر پیتزا و از همه مهمتر ذرت.
پیاز خرد کردم و روی گاز سرخ کردم، گوشت را اضافه کردم و بعد هم ادویههای لازم را به غذا اضافه کردم. همیشه زردچوبه را از بین ادویهها بیشتر دوست داشتهام. بعد نوبت فلفلدلمهای و قارچ رسید. کمی از مواد چشیدم و اندکی نمک اضافه کردم. تا اینجا نصف راه را رفتم و همهچیز خوب پیش رفت.
ظرف پیرکس را چرب کردم. ورقههای لازانیا را دورون آن چیدم. خیلی مطمئن نبودم که باید روی گاز بجوشانمشان یا نه ولی خب داشتم از روی تنبلی خشک آنها را در ظرف میگذاشتم اما بعد پشیمان شدم و با خودم گفتم بهتر است ریسک نکنم، غذا خراب نشود. برای همین یک قابلمه آوردم و کارای لازم را انجام دادم. وقتی نرم شدند خیلی سریع همه را آبکش کردم.
همه وسایل را دور خودم روی کابینت چیدم و مشغول رول شدن لازانیاها شدم. باحوصله وسط هر لایه املت میریختم و آن را میپیچاندم و مرتب درون ظرف چیدم. ناخودآگاه یاد دلمه درست کردن ماان افتادم. در انتها ۷یک رب گوجهفرنگی غلیظ که خودم درست کردم رویشان ریختم و پنیر پیتزا هم زیاد ریختم تا حسابی کش بیاید. ظرف را در فر کذاشتم بعد از ۴۵ دقیقه آماده خوردن