مهیار بهزادی
مهیار بهزادی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

زمان را نمی‌توان با پول خرید! بخش یکم

درود بر همگان، امیدوارم زمانی به خوشی گذر آب رودخانه داشته باشید!

خب بعد از یه شروع ادبی، بریم ببینیم بعد از مدت‌ها که اومدم، می‌خوام در مورد چی بنویسم!
من زیاد از فلسفه بلد نیستم ولی دوست دارم تا همراه شما گریزی نیمه-فلسفی بزنیم به جمله‌ی معروف «زمان را نمی‌توان با پول خرید». با برداشت‌های عینی و تحقیقاتی گاهی پرسش هایی از خودمون کنیم تا بیشتر با پول و زمان آشنا بشیم، و از اونجایی که بنده فیلسوف نیستم بهتره به جای «فلسفه» بگم «فکر کردن»، در این مورد!

خرید زمان در دنیای امروز

ما بین بچه‌های کامپیوتر جمله‌ی معروفی داریم که، "کی گفته نمیشه زمان رو با پول خرید؟ پس SSD چی؟ ?".
خب این جمله تا وقتی درست است که شما پول خرید یک Solid State Drive رو همین حالا داشته باشید! وگرنه باید زمانی که صرف بدست آوردن پولی که نیاز دارید تا یک درایوِ سالید بخرید رو محاسبه کنید و سپس این نظر رو بدهید. همچنین چندین سال پیش در آمریکا تحقیقاتی درباره‌ی خرید خودرو و ذخیره‌ی بیشتر زمان با استفاده از خودرو شده بود که این چیزی که گفتم اونجا خیلی ملموس تره! اما بعداً بهش می‌پردازیم.

با همه‌ی این تفاسیر شما می‌توانید با خرج کردن پولی بیشتر به جای استفاده از مترو، از تاکسی اینترنتی استفاده کنید تا راحت‌تر و سریع‌تر به مقصد خود برسید. تا الان توانسته‌ایم زمانی را بخریم که نمی‌دانیم قرار است با آن چه کنیم!

خرید زمان در قرون گذشته

ارّابه از چیزی حدود 3 تا 4 هزاره پیش از میلاد مسیح سن داره! و به همین شکل که جلو تر می‌آییم کم‌کم با کالسکه آشنا می‌شویم که برای جابه‌جایی‌ عادی تر بوده! و خب معمولاً کاربر‌ کالسکه‌ها اشراف و تجّار و ... (خلاصه پولدار‌ها) بودن که قطعاً وقتی به مقصد می‌رسیدند کسی بوده که از اسب‌ها یا کالسکه مراقبت کنه و نیاز نداشتند که خودشون اسبشون رو تیمار کنن یا بهش برسند! پس راه حمل و نقل اصلی برای عموم مردم در گذشته می‌شه استفاده‌ی مستقیم از چهارپایان مثل اسب و الاغ، که همچنین نیاز به مهارت داشته.

بنابراین خرید زمان با خرید یک اسب، از گذشته‌ تا حدودی امکان‌پذیر بوده و چیز دور از ذهنی نیست.

برای بررسی درستی موارد گفته شده در بالا صحبت و فکر بیشتری نیازه، و حتما خودم بعد از کمی بیشتر فکر کردن به نتایج درست‌تری می‌رسم که خلاف چیز‌هایی خواهد بود که تا الان گفته شده. بنابراین این رو تا اینجا داشته باشید تا در بخش‌های بعدی بیشتر بهشون بپردازیم و بریم سراغ بررسی تفکر پشت جمله‌ی معروفمون.




چرا‌ «زمان را نمی‌توان با پول خرید»؟

نمی‌دانم نخستین کسی که این جمله را گفته چه در سرش می‌گذشته! اما احتمالاً همچین بی‌راه نگفته!
نخست باید ببینیم چه زمانی را می‌خواهیم با پول خریداری کنیم. تا اینجا خرید زمان در رفت‌و‌آمد را بررسی کردیم که یک دیدگاه کلّی به ما داد، اما به راستی زمانی که برای رسیدن به محل کار صرف می‌کنیم زمان از دست رفته حساب می‌شود؟ من اینطور فکر نمی‌کنم. زمانی که ما صرف می‌کنیم تا برای مثال به مقصد برسیم و قراردادی را امضا کنیم، از نظر من باید بخشی از همان کار محاسبه شود. (با صرف نظر از اینکه امروزه راه‌های بسیاری برای مفید‌تر کردن زمانی که در مسیری هستیم وجود دارد!)
فکر می‌کنم به مقصد نخستمون نزدیک شده باشیم، آن زمانی که به راستی نمی‌توان خرید چیست؟
زمان از دست رفته، آن چیزی که دستیابی به آن دیگر امکان پذیر نیست، زمانی که می‌توانستیم در آن از کنار دیگران بودن یا طبیعت یا ... لذت ببریم، زمانی که می‌توانستیم در آن جلوی پنجره بنشینیم و برای استراحت چای بنوشیم، زمانی که می‌توانستیم در آن بیشتر به فکر کردن بپردازیم، زمانی که دیگران از آن استفاده کردند تا نظریه یا محصولی جدید به دنیا ارائه بدهند و ... که ما هیچکدام از این کار‌ها را برای آن زمان انتخاب نکردیم و صرفاً از آن گذر کردیم.

تا اینجا سعی کردم بیشتر چیزی که در حال نوشتن به ذهنم رسیده رو بنویسم. خیلی خوشحال میشم اگر نوشته‌های من به نظرتون هر مشکلی، چه کوچیک و چه بزرگ داشته، با من در میون بذارید. ?

زمانتفکرفلسفه
یه برنامه نویس عاشق ادبیات!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید