من در طول سالها فعالیت در حوزه بازاریابی، بارها شاهد بودهام که چگونه افزایش ناگهانی هزینهها میتواند یک شرکت را با چالشهای جدی روبرو کند. تو یکی از پروژههام، شرکت تولید مواد غذایی ارگانیک با افزایش شدید قیمت مواد اولیه مواجه شد(موضوعی که هرسال شاهدش هستیم، یه سال پیاز، یه سال گوجه، یک سال سیب زمینی و...).
قیمت یکی از چهار عنصر اصلی مارکتینگ هست و مجبور شدیم بین افزایش قیمت محصولات و کاهش سودآوری یکی را انتخاب کنیم. خوشبختانه زیرساخت این بازی داشتن سیستم مالی دقیق بود که این شرکت پیشتر ایجادش کرده بود. انعطافپذیری و داشتن استراتژیهای متنوع در مواجهه با این چالشها واقعا حیاتی هست.
افزایش هزینههای تولید و مواد اولیه، مانند افزایش قیمت مواد اولیه، هزینههای حمل و نقل و دستمزد نیروی کار، فشار زیادی بر شرکتهای مواد غذایی وارد میکند. این امر، تعیین استراتژی قیمتگذاری مناسب را به یک چالش بزرگ تبدیل میکند. شرکتها باید تعادلی ظریف بین حفظ سودآوری و ارائه قیمتهای رقابتی ایجاد کنند. افزایش بیش از حد قیمتها میتواند منجر به از دست دادن مشتریان شود، درعین حال قیمتگذاری پایین ممکن است به سودآوری و بقای شرکت آسیب برساند.
اما چه راهکارهایی وجود دارد؟ بهینهسازی زنجیره تامین، کاهش ضایعات، استفاده از فناوریهای جدید برای افزایش بهرهوری و یافتن منابع جایگزین برای مواد اولیه، از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند به شرکتها در مدیریت این چالش کمک کنند. البته دو موضوع و زیرساخت در چنین بحرانهایی واقعا برگ برنده شما نسبت به رقبا خواهد بود:
1- سیستم مالی پویا و کاملا شفاف که بتوان تعادلب بین سودآوری و هزینه و درآمد رو به سرعت بالانس کرد
2- روابط عمومی قوی و حفظ ارتباط با مشتریان که درک کنند این نوسانات قیمتی نه به دلیل سواستفاده شرکت از موقعیت خود در بازار که به علت نوساناتی است که شرکت هیچ کنترلی بر آن ندارد.
شما چه تجربهای در این زمینه دارید؟ به نظر شما، چه راهکارهایی رو میتوان برای مقابله با این چالش ارائه کرد؟