Mamal Injast
Mamal Injast
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

تایجین کیوفوشو

اساسا دلتنگی خیلی مقوله عجیبیه یا حداقل برای من این موضوع صدق میکنه که دلتنگی‌های حاصل برای من به آدمایی که میدونم و میشناسم، دلیل اصلیش خودمم. همونطور که قبلا گفتم که تصمیمی برای فاصله از آدم‌ها باعث شد که ارتباطم باهاشون کاملا به حداقل کاهش پیدا کنه و خب در این حد بگم که حتی تو یه موقعیتی به صورت اتفاقی ببینمشون هم، شاید بیشتر از 2-3 جمله بینمون رد و بدل نشه. که این موضوع باعث هزار جور فشار و استرس میشه که نکنه بحثی از این موضوع بشه و من خیلی خیلی معذب و شرمنده بشم.

چند روز پیش، فکر کنم پنج‌شنبه بود که این حد دلتنگی برای یک یا دو نفر به بیشتر از این حد از خودش رسید که حتی داشتم حاضر میشدم بهشون زنگ بزنم اما خب دوتا موضوع برام وجود داشت. موضوع اول اینکه من، آدم به شدت مغروریم (کاملا الکی و بی‌جهت مثل خیلی دیگه از اخلاقای غلطم) اما خب این کار رو برای خودم کسر شان میدیدم و خب اینو بارها از نزدیک دیدم و همیشه ازش پشیمون بودم ولی هیچوقت حاضر نبودم کنار بذارمش، یعنی هیچوقت قدرت کنار گذشتنش رو توی خودم حس نکردم.

موضوع دوم این مساله که مهم‌تر از قبلیه هست این بود که خب من آدم اجتماعی سابق دیگه نیستم. دیگه نمیتونم اون فرآیندهای اجتماعی معمول رو انجام بدم. برای مثال وقتی تعداد افراد دورم از 3-4 نفر بیشتر میشه وارد یه استرس و اضطرابی میشم که همراه باهاش تپش قلب و دنیا روی سرم در حال آوار شدنه. انگار وارد یه محیطی میشم که هیچوقت نمیخواستم بخشی از اون باشم، چه برسه به اینکه بخوام توش نقشی ایفا کنم. اتفاقا داشتم چند وقت پیش اینو به دلفین می‌گفتم که آره خیلی وقته که اینجوری شدم و وارد یه جور «تایجین کیوفوشو» شدم. تایجین کیوفوشو، به صورت آوایی خیلی شباهت به یه فحش آبدار داره اما اینطور نیست. خودم تا چند وقت پیش معنیشو نمیدونستم و یه روز که داشتم یه ترک پست راک رو به همین اسم گوش میدادم، رفتم و معنیشو سرچ کردم و دیدم که ئه چقدر منم. بله چقدر منم.
یه کلمه به معنی یه ترس اجتماعی از واقع شدن در مکان اشتباه و خب آمده از فرهنگ ژاپن.

به هر حال این دو دلیل به اندازه کافی برام سنگین و حل نشدنی بود که دلتنگی رو به غلبه بر هر دوی این حس‌ها ترجیح داده و قرص خورده و پتو رو روی سر خود کشیده و خوابیده.

تایجین کیوفوشوپست راک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید