شیعیان!
مولا وسرور مان حسین(ع) قصد سفر به کوفه کرده است ان هم باشتاب و عجله .
چنان که گویی بزمی در انتظار اوست.
سی و دو منزل به پایان رسیده و سه روز است که خیمه ها برافراشته شده، آب بر روی اهل حرم بسته است.
عباس بیرون خیمه قدم میزند . عباس است ،سردار حسین است ،محافظ حرم است .
گوش که می سپاری از خیمه ای صدای لالایی رباب میآید و از خیمه دیگر صدای خواندن قرآن . زینب کبری (س) قران میخواندتا بدرقه امام اش ،برادرش،سرورش حسین(ع) را تاب بیاورد .
وحسین نیز زمزمه میکند:
یا دهر اف لک فی الخلیلی
کم لک بالاشراق والصیلی.
اری
« اف» بر دنیایی که سر عزیزترین خلق خدا را بر بالای سنان می برد.
دنیایی که در آن گوش وگوشواره می درد وخیمه ها را اتش میزند.
سر بریده ی پدر را در طبق به دیدار دختر سه ساله می اورد.
وکودک شش ماهه را با تیر سه شعبه سیراب میکند.
صلی الله علیک
یا ذبیح العطشان،
یا قتیل العریان
یا غریب الغربا
یا مقطع الاعضا
یا ابا عبدالله