یکی از مفاهیمی که به نظرم این روزها آگاهی از آن کمکمان می کند مفهوم «اتاق پژواک» است معادل echo chambers.
تصور کنید شخصی در یک اتاق بسته قرار گرفته که در آن صدایش اکو می شود. کلمات و جملاتی که میگوید اکو میشود و به خودش برمیگردد در چنین شرایطی او فقط پژواک صدای خودش را میشنود.
حالا بهجای صدا تصور کنید برداشتها و باورها قرار دارند و اکو میشوند. فرد در چنین شرایطی فکر میکند که همه مانند او میاندیشند و آنچه او میاندیشد تمام حقیقت است. در واقع او هیچ صدای متفاوتی از صدای خودش را نمیشنود.
احتمالاً دیدهاید در هر سوی ماجراهای سیاسی همه صحبت از "مردم" میکنند. اما "مردم" نزد هر کس، کسانی هستند که خودش تعریف میکند... مثالهای اتاق پژواک بسیار است و معمولا در حوزه ارتباطات و رسانه کاربرد دارد.
نکته مهم این مفهوم و همه مفاهیم مشابه این است که وقتی به آنها فکر میکنیم در عمل برگردیم به خودمان نگاه کنیم. وگرنه تطبیق این مفهوم با دیگران به راحتی شدنی است ولی مشکلی را حل نمیکند. هر کسی باید به خودش نگاه کند.
این را هم بگویم که اولین مخاطب این نوشته خودمم... و آخرین مخاطب هم...