مرضیه
مرضیه
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

"همزاد" آقای گالیادکین

روی جلد کتاب نشر ماهی
روی جلد کتاب نشر ماهی


کتاب "همزاد" را تمام کردم. آنقدر از قلم داستایفسکی متاثر و هیجان زده‌ام که دلم می‌خواست فقط بیایم هیجانم را با شما سهیم شوم.

ظهر به خودم می‌گفتم: مرضیه کارهای دیگر و برنامه‌ریزی‌های اصلی‌ات برای امروز مانده. کتاب را رها کن. بقیه‌اش را روزهای دیگر کم کم می‌خوانی. ولی مگر می‌شد؟

کتاب را چند دقیقه پیش تمام کردم. 🙃🤗


"کسی که اکنون روبروی آقای گالیادکین نشسته بود، همان اسباب وحشت آقای گالیادکین، همان موجب ننگ آقای گالیادکین، خلاصه خود آقای گالیادکین بود. اگر آن ها را کنار هم می‌نشاندی، هیچ کس نمی‌توانست گالیادکین اصل را از بدل خود، گالیادکین قدیمی را از رقیب تازه رسیده‌اش، اصل را از تصویر تمیز دهد"


نسخه کاغذی را با ترجمه خوب سروش حبیبی خواندم. ولی بعد رفتم روی سایت طاقچه و دیدم همه کاربران اندازه من از کتاب لذت نبرده‌اند 🤷‍♀️ نمی‌دانم چرا ولی من این کتاب را از بهترین آثار داستایفسکی می‌دانم.

شخصیت پردازی آقای گالیادکین، روایت ذهنی، دیالوگ‌ها و ...همه عالی بود و همه در خدمت درون‌مایه‌ی داستان.

جذابیت و کشش داستان هم برای من تا صفحه آخر باقی ماند اما ♦️حتما مراقبت کنید و خلاصه داستان را در مقدمه طاقچه یا جای دیگر قبل از خواندن خود کتاب نخوانید.♦️


پ.ن بی‌ربط: دیشب متوجه شدم دفتر ۲۰۰ برگ جلد بنفش‌ دوست‌داشتنی‌ام که پناه‌گوشه‌ی روزنوشت‌ها و دلنوشته‌هایم بود، فقط یک صفحه سفید دیگر دارد😎
دلیل اینکه دیر متوجه شدم این است که از هر دو طرف دفترها می‌نویسم 🤦‍♀️ و آن یک صفحه در میانه دفتر است.
بله همینقدر بی انضباط🤷‍♀️
کتابداستایفسکیهمزادکتابخوانی
دوستدار نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید