الان که دارم صدای جلسه اول کلاس اقتصاد برای مدیران را مجدد گوش می کنم، جمله ای از استاد منو به خودش جلب کرد و باعث شد تا فکر کنم تا حالا که پنج جلسه درس اقتصاد خواندم، آیا هدفی که استاد در جلسه اول بیان کرده برای من قابل دستیابی است یا خیر؟!
انتظارات از درس اقتصاد:
جناب استاد می فرمایند که اقتصاد، جزو درس های پایه ای است، یعنی با یادگیری آن، اطلاعات عمومی ما زیاد می شود. اما نه فقط اطلاعات عمومی هدف ماست، بلکه قدرت تجزیه و تحلیل ذهن ما بالا میرود.
با توجه به پایه ای (بنیادی) بودن دانش اقتصاد، این علم بخشی از ذهن هر کدام از ما را به خود اختصاص داده است. بنابراین میبینیم که از تحصیل کرده ترین تا بیسواد ترین افراد در هر جامعه ای درباره وضعیت اقتصادی و آینده آن نظرات خود را دارند و بر اساس آنها عمل می کنند.
همچنین علم اقتصاد ابزار هایی را به ما ارائه می کند تا بتوانیم قدرت تجزیه و تحلیل خود را بالا ببریم و به دانش فعلی خود نظم دهیم. در صورتی که افراد درجامعه حتی بدون در اختیار داشتن این ابزار ها و با استفاده از دانش نظم نیافته خود، تجزیه و تحلیل هایی انجام میدهند که میتواند درست و یا غلط باشد. همین توانایی تجزیه و تحلیل یکی از ارزشمند ترین و قوی ترین توانایی های هر فرد است بنابراین اقدام به آن در هر شرایطی کار صحیح و برپایه ساختار ذهن انسانی و تکامل یافته مااست.
اگر به همین افراد، دانش اقتصاد حتی به صورت اندک، اضافه شود آنها می توانند تجزیه و تحلیل های بسیار قوی تر و با پشتوانه علمی داشته باشند و در نهایت به نتایج مطمئن تری برسند و تصمیمات اقتصادی خود و خانواده شان را بهتر اتخاذ کنند.
ایشان میفرمایند، برای من خیلی راحت است که شما سوال کنید و من پاسخ دهم، درصورتی که شما با دانش فعلی خود نمیتوانید صحت یا نادرستی پاسخ های من را مشخص کنید، پس بنابراین به این سوال و جواب ها قانع نباشید و اجازه دهید که علم اقتصاد را فرا بگیریم.
این مطلب را بعنوان شروع به اشتراک گذاری دانش محدودی است که طی این چند جلسه از اقتصاد فرا گرفته ام امیدوارم برای شما مفید باشد.
موفق باشید