دیزاین اسپرینت، چارچوب انعطاف پذیر طراحی محصول برای به حداکثر رساندن احتمال ایجاد محصولی مطابق خواسته مردم، توسط شرکت هاست. دیزاین اسپرینت، تلاشی ست که توسط یک تیم کوچک انجام می شود و طی آن جهت گیری یک محصول یا خدمت را تغیین می کنند.
دیزاین اسپرینت شامل پنج مرحله مستقل است:
0. آمادگی(آماده شوید)
1. درک (بررسی سابقه و بینش کاربر)
2. واگرایی (طوفان فکری در مورد راهکار های احتمالی)
3. همگرایی (رتبه بندی راهکار ها، و انتخاب یکی از آنها)
4. نمونه اولیه (ایجاد حداقل مفهوم مناسب)
5. تست (مشاهده آنچه برای کاربران موثر است)
6. تکرار ... در دیزاین اسپرینتی دیگر، یا روند ساخت ناب و چابک مانند: Scrum یا تحویل مداوم/برنامه نویسی Extreme
دیزاین اسپرینت، خطر خطاهای سطح پایین را کاهش داده و اهدافی موثر براساس افق دید شرکت ها ایجاد می‌کند، و تیم ها می توانند برای سنجش موفقیت خود از آنها استفاده کند. اگرچه دیزاین اسپرینت ریشه در گیمینگ و معماری دارد و بسیاری از صنایع آنها را با موفقیت به کار گرفته اند اما ما بر روی محصولات دیجیتال تمرکز خواهیم کرد، زیرا تجربه مستقیم ما در این حیطه اتفاق افتاده است.
روش های زیادی برای استفاده از دیزاین اسپرینت وجود دارد. یک راه این است که بررسی کنیم این پروژه در کدام مرحله از توسعه قرار دارد. آیا در آغاز کار هستید و باید مجموعه گسترده ای از ناشناخته ها را درک کنید؟ یا روی کالای بالغی تمرکز دارید که مدتی است در بازار حضور دارد؟
در آغاز یک پروژه
ممکن است برای شروع تغییر در روند کار یا نوآوری در یک Product Concept، از دیزاین اسپرینت استفاده کنید. وقتی در جستجوی فرصت هایی با هدف دستیابی به مفاهیم بکر هستید که در نهایت در دنیای واقعی مورد آزمایش قرار می گیرند، این شیوه به خوبی جواب می دهد. به عنوان مثال، اگر ما نیازداشته باشیم اینکه والدین جوان چگونه محصولات بهداشتی را به صورت آنلاین خریداری می کنند را درک کنیم.
اواسط یک پروژه
برای شروع چرخه جدیدی از به روزرسانی ها، گسترش مفهوم موجود یا کاوش در روش های جدید استفاده از محصول موجود، ممکن است از دیزاین اسپرینت استفاده کنید. به عنوان مثال، ما با یک شرکت بازاریابی داده‌ای کار کردیم که متوجه شدند داده های جمع آوری شده برای سایر بخشهای بازار نیز مفید است. ساخت یک نمونه اولیه اعتبار و تایید لازم را به تیم داد و سرمایه گذاری عمیق تری را در این بخش از محصولات ایجاد کرد که در نهایت موجب افزایش قابل توجه فروش شد.
برای یک پروژه بالغ
از دیزاین اسپرینت می توان برای آزمایش یک ویژگی یا یک جز از محصول نیز استفاده کرد. با این کار می توانید روی جنبه خاصی از طراحی تمرکز کنید. به عنوان مثال، ممکن است تیم شما میخواهد بداند که چه پیشرفتهایی می تواند در روند Onboarding انجام شود. استفاده از دیزاین اسپرینت برای کشف جوانب مثبت و منفی یک کانال Onboarding جدید می تواند به شما اطلاعات کاملی در مورد بخشی از تجربه محصول که بازده بالایی دارد، ارائه دهد. دیزاین اسپرینت، شفافیت نقشه راه را در شروع کار برای شما ایجاد می‌کند و تقریباً برای هر کار مرتبط با طراحی محصول، اعتبار و تایید اولیه را می‌توانید بدست آورید.
دیزاین اسپرینت از تعدادی رویکرد مختلف برای طراحی تشکیل شده است. همچنان که تفکر چابک و دیزاین تینکینگ Design thinking، محبوبیت بیشتری پیدا می کنند، دیزاین اسپرینت راهی برای بکارگیری آنها در سازمان ها است.
از تفکر چابک
کلمه اسپرینت از دنیای چابک آمده است، و یک دوره کوتاه معمولاً 1 تا 4 هفته را توصیف می کند که برای انجام یک هدف متمرکز تعیین شده است. دیزاین اسپرینت نیز همینطور است. از مفهوم اصلی اسپرینت برای توصیف یک دوره زمانی اختصاص داده شده به کار بر روی Design Thinking استفاده می کند. این الگوی محدود به زمان برای موفقیت در اسپرینت بسیار مهم است. زمان های محدود شده Timeboxing، برای هدایت انواع رفتار مناسب از سوی شرکت کنندگان در این اسپرینت ها ضروری است که علاوه بر سرعت بخشیدن به روند طراحی و توسعه محصول، از بخشهای اصلی طبیعت انسانی ما نیز بهره می برد: اقتصاد انرژی و همکاری اجتماعی.
از Design Charrette ها
با بازگشت به گذشته، اصطلاح charrette برای توصیف هر جلسه کارگاه مشترک بین طراحان مورد استفاده قرار می گرفت، و چارچوب های Design Thinking از دانشکده طراحی استنفورد به عنوان راهی برای ایجاد ساختار بیشتر در این مفهوم ظاهر شد. شرکت های طراحی محصولات صنعتی، مانند IDEO جلسات طراحی با چرخه کوتاه به نام Deep Dive را ایجاد کردند که بر اساس مفهوم Design Charrette مورد استفاده در دانشکده طراحی استنفورد ساخته شد.
مشهورترین مثال IDEO، مفهوم سبد خرید است. یک جلسه Deep Dive که در Nightline در سال 1999 انجام شد. تیم حاضر در این جلسه، اسطوره های قدیمی و تاریخ گذشته در مورد چگونگی طراحی را تغییر داده و یک تیم چند رشته ای ایجاد کردند تا طوفان فکری، تحقیق، نمونه اولیه و به دست آوردن بازخورد کاربر که در مدت چهار روز از ایده به یک مدل کار تبدیل شد، را انجام دهند. با فروپاشی محدودیت های زمانی، طراحان اساساً اسلحه ای را به سر خود نگه داشته و خود را مجبور می کردند که در مدت زمان کمتری به راه حل های بهتری برسند.
از طراحی محصول دیجیتال
تأثیر طراحی صنعتی و طراحی نرم افزار آغاز راه بود، اما ظهور طراحی محصول دیجیتال بود که چارچوب رسمی‌تری را برای آزمایش ایده ها ایجاد کرد. چندین سازمان شروع به همگرایی در فرآیندهایی با نام مشابه کردند.
از Google Ventures
اگرچه نسخه های متعدد و بومی سازی شده این شیوه در شرکت ها در دهه گذشته استفاده شده است، اما کار جیک کناپ Jake Knapp در Google Ventures (GV) بود که برای آنها مخاطبان گسترده تری به همراه آورد.
گوگل ونچرز GV در استارتاپ ها سرمایه گذاری می کند و در بعضی مواقع آن استارت آپ ها برای همسو سازی تیم های خود به مشاوره طراحی محصول نیاز دارند. برای کمک در این زمینه، GV یک طراح را برای کار با هر یک از استارتاپ ها به مدت یک هفته اختصاص می دهد. همانطور که قبلا مشخص شد، این فرآیند هاپنج مرحله دارند، هر مرحله برای یک روز از آن هفته. مفید بودن ساختار و محدودیت زمانی به اثبات رسیده است. و اینگونه دیزاین اسپرینت متولد شد.
برای استارتاپ ها
استارت آپ ها محیط های مشهور و به سرعت در حال حرکت هستند و تقریباً سرعت را از هر چیز دیگری در بازار مهم تر می دانند. این تعهد به سرعت مزیت آنهاست، اما خطراتی برای کنار گذاشتن بسیاری از تفکرات اساسی و آزمایش های لازم برای ساخت یک محصول واقعا مفید را به همراه دارد. محصولات زیادی بدون اعتبار سنجی توسط یا بر مبنای مشتریان به بازار می روند. چگونه می توان سرعت را حفظ کرد در حالی که تحقیق لازم و تفکر طراحی را نیز شامل شود؟ بسیاری از شرکت های نوپا در برنامه Constant Contact InnoLoft از دیزاین اسپرینت به عنوان یکی از با ارزش ترین قسمت های مشارکت خود یاد می کنند.
برای شرکت ها
شرکت‌هایی که فرآیندهای کاملاً مستقیمی دارند نیز ممکن است به دیزاین اسپرینت به عنوان راهی برای تسریع در طراحی و توسعه محصول خود نگاه کرده تا بتوانند بیشتر شبیه یک استارت آپ سریع حرکت کنند. یادگیری سریع می تواند برای شرکت ها مزیت ایجاد کند و همچنین تعداد سرمایه گذاری منابع را برای کاوش ایده ها و مفاهیم محصول کاهش دهد. صرف سه تا پنج روز برای دیدن اینکه آیا این پروژه از نظر منطقی برای سرمایه گذاری و ادامه کار مناسب است یا خیر بهتر از کار کردن سه تا پنج ماه روی آن است تا در بعد از این مدت طولانی بفهمیم که اصلا از ابتدا نباید شروع می کردیم.
هر محصول یا ویژگی محصول معتبر یا نامعتبر خواهد بود. شما می توانید این اعتبار سنجی را خودتان انجام دهید یا اجازه دهید بازار این کار را انجام دهد. به نظر شما کدام یک ارزان تر خواهد بود؟
موفقیت دیزاین اسپرینت را می توان از بسیاری جهات سنجید. آنچه در سازمان شما برای معیارهایتان مفید است ممکن است با سایرین متفاوت باشد. در اینجا چند روش وجود دارد که تا کنون دیده ایم اثربخشی دیزاین اسپرینت با استفاده از آنها اندازه گیری شده است.
موفقیت با جلوگیری از شکست
نمی توانید چیزی را که نمی توانید اندازه بگیرید تغییر دهید، درست است؟ یکی از بزرگترین سوالاتی که در ابتدا هنگام اجرای دیزاین اسپرینت در سازمانهایمان با آن روبرو شدیم این بود که "موفقیت یک دیزاین اسپرینت را چگونه ارزیابی می کنید؟"
در تجربه ما، غالباً کمبود چیزی مشاهده می شد که سعی در اندازه گیری آن داشتیم. به عنوان مثال، چگونه می‌توانید مدت زمانی را که صرف تولید ناصحیح محصول نمی کنید اندازه گیری کنید؟ با سرمایه گذاری نکردن در محصولی که بازده سرمایه آن کمتر است، چه میزان پس انداز خواهید کرد؟ این سوالات به افزایش سودهای آتی اشاره می کند که به وسیله هزینه نکردن میزان زمان و یا پولی که "محاسبه آن سخت است" بدست می آید. نبود محصول ناموفق را چگونه اندازه گیری می کنید؟
از آنجا که روش کار، معمولاً دست بکار شدن و ساختن چیزهایی با سرمایه گذاری هزاران دلار بوده و در نهایت می فهمید که این سرمایه گذاری بی سرانجام بوده اس، امکان ندارد که شما نخواهید در وقت و هزینه خود صرفه جویی کنید.
اظهار نظر Dana Mitrof-Silvers ، مشاور design thinking که با بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی مانند موزه هنر ایندیاناپولیس و موزه طبیعت و علوم دنور کار می کند: "هیچ آزمایشی انجام نشده است، هیچ بررسی با کاربران نهایی انجام نشده است." او موفقیت یک دیزاین اسپرینت را با ایده های تولید شده اندازه گیری می کند. در حالی که معمولاً دستیابی به ایده ها مشکل اصلی نیست، اکثر سازمان ها خود را با ایده هایی بیش از حد ظرفیت خود مواجه می بینند (ایده های معتبر - و "اجرا" چیزیست که در این میان جا افتاده است.)
وقتی اعتبار سنجی می کنید
در بسیاری از موارد، دیزاین اسپرینت شما را به سمت چیزی سوق می دهد که اعتبار اولیه کاربر را، جایی که مراحل بعدی مشخص می شوند، بدست آورید. با دریافت تایید اولیه در مراحل ابتدایی، خطر را کاهش می‌دهید و مراحل بعدی را سریعتر از آنچه ممکن بود بتوانید انجام دهید، توسعه می دهید.
شرکت Character Lab دارای یک دیزاین اسپرینت مانند Thoughtbot بود. در طی یک هفته، گروه بزرگی از ذینفعان متنوع از یک سازمان غیرانتفاعی آموزشی در مورد اینکه چه چیزی ساخته می شود به همگرایی رسیدند و درباره سرعت رسیدن به توافق نظر دادند. معلمان و دانش آموزان از نمونه اولیه ای که می دیدند هیجان زده بودند و اشتیاق داشتند که از آن استفاده کنند. آنچه ما برای ساختن نیاز داشتیم واضح بود و می توانست به سرعت و بدون مانع پیش برود، که با توجه به اندازه برنامه و کم هزینه ترین و بودجه غیرانتفاعی آن بسیار مورد نیاز بود.
کمی اعتبار سنجی، کمی اصلاح
گاهی اوقات مسائلی آشکار می شود که نیاز به برخی تغییرات واضح در محصول دارد و می توانید این موارد را برطرف کرده و تحقیقات بیشتری را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، شرکت Thoughtbot برای بهینه سازی طراحی برنامه تلفن همراه تیم، یک دیزاین اسپرینت را برای Tile انجام داد تا به کاربران کمک کند کلیدها را با دستگاه متصل پیدا کنند. پس از اسپرینت، ما براساس آنچه آموختیم، فرآیند را تکرار کردیم و جلسات تحقیق اضافی را ادامه دادیم. در هفته های بعدی متوجه شدیم که بلندتر شدن صدای بوق دستگاه به کاربران کمک می‌کند سه برابر سریعتر از هر چیز دیگری کلیدها را پیدا کنند.
وقتی تایید نمی گیرید
دیزاین اسپرینت ها می توانند به شما در جلوگیری از ساختن چیز اشتباه کمک کنند حتی اگر مشتریان شما بگویند این کار درست است. لاریسا لوین، از شرکت Advisory Board، معتقد است که اگر یک دیزاین اسپرینت شما را به سمت ایجاد ویژگی مناسب محصول هدایت کند، موفقیت آمیز است.
همانطور که او توضیح می دهد، "مارکتینگ میخواهد این ویژگی را بفروشد و می گوید،" بیایید XYZ را بسازیم زیرا شنیدیم كه کاربر گفته است XYZ می خواهند"، در واقع این اصلاً مشكل نیست. آنها فکر می کنند XYZ را می خواهند، اما این اصلاً نیست. بنابراین در نهایت چیز اشتباهی می سازید."
گاهی اوقات یک دیزان اسپرینت می تواند شما را از شر آن تصورات قبلی خلاص کند. مایکل وب، بنیانگذار استارتاپ InnoLoft، برای اتصال تقویم رویدادهای دوستانه خانوادگی با لیست رویدادهای سایت های دیگر با استفاده از API ها، وارد یک دیزاین اسپرینت با ایده ای روشن در ذهن خود شد. در طی دیزاین اسپرینت، متوجه شد که این کار بدون استفاده از API قابل انجام است. او دیزاین اسپرینت را با تفکری کاملاً متفاوت به پایان رساند.
در آخر اینکه، یک دیزاین اسپرینت می تواند جلوی شما را بگیرد تا هر محصولی را نسازید. مارک گای، مدیر عامل شرکت Faze1 در InnoLoft نیز یک دوره دیزاین اسپرینت را طی کرد. این دیزاین اسپرینت باعث شد تا متوجه شود شرکتش باید تولید یک محصول را متوقف کند و در عوض با مشتریان صحبت کند.
شگفت انگیز بود، محصول نامعتبر شد! مدل تجاری آنها از آن زمان به بعد تغییر چشمگیری پیدا کرده است، زیرا بر توسعه مشتری متمرکز شده است. در حقیقت، C. Todd دیگر مارك یا تیمش را بعد از دیزاین اسپرینت در InnoLoft ندید. همه آنها در حال صحبت با مشتریان حتی تیم توسعه خود بودند. نتایج قابل توجه بود و 8 برابر افزایش درآمد نسبت به سال گذشته خود را بدست آوردند.
هر دیزاین اسپرینت نیازها و ویژگی های خاص خود را دارد و شما باید آنها را از قبل مشخص تعیین بهترین کار برای پروژه خود، تعیین کنید. هر فرآیند خوب design-thinking می تواند به شناسایی مشکل واقعی در هر یک از این موارد کمک کند. آنچه باعث رویکرد بیشتر به دیزاین اسپرینت می شود، چارچوبی متشکل از زمان و همراه با تمرینات مناسب است. اینها تیم را وادار به تصمیم گیری و اعتبار سنجی سریعتر از اکثر متدولوژی ها می کند.
فصل اول کتاب:
Design Sprint: A Practical Guidebook for Building Great Digital Products
O’Reilly Media
نوشته:
Richard Banfield, C. Todd Lombardo, Trace Wax(2015)
مترجم مسیح حیدری زاده
