مثلِ هیچکس
مثلِ هیچکس
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

روز جهانی بغل

دیروز همینطور که داشتم تو شبکه های اجتماعی پرسه میزدم و گذران عمر می کردم به طور اتفاقی چِشَم خورد به این تیتر

(۲ بهمن)" روز جهانی بغل (آغوش) مبارک"

??

اول یه خورده به عنوانش خندیدم ?و به سُخره گرفتمش ?ولی بعد که بیشتر تو نخش رفتم و چند ساعتی ذهنم رو درگیر کرد? به اهمیت موضوع پی بردم. درسته که در فرهنگ ما یه سری موضوعات مذموم شمرده شده و باید در لفافه بیان بشه و افراد از بیانش شرم و حیا میکنن و یا حتی وقتی میخوان این کلمه رو بگن سرخ و سفید میشن ولی این کلمه همچین کلمه ی بدی هم نیست. چرا ما باید احساساتمون رو سانسور کنیم؟ چرا باید از بیان اونها شرم کنیم؟ چرا اینقدر قدرت نداریم که پدر یا مادر و یا حتی نزدیکانمون رو برای یک بار هم که شده در آغوش بگیریم؟ ( در این مورد باید بگم من خودم خجالت میکشم که پدرم رو در آغوش بگیرم?،شما رو نمیدونم). میدونید همین در آغوش گرفتن عزیزانتون (البته منظور من عزیزان محارم هستن و در مورد عزیزان غیر محارم نظری ندارم?? ) چه آرامش روانی رو برای افراد فراهم میکنه. چند سال پیش داستانی رو خوندم (البته نمیدونم واقعی بود یا نه) در مورد معجزه ی بغل کردن و اینکه چه تاثیرات شگرفی نه تنها در مورد سلامت روح داره بلکه حتی میتونه سلامت جسم رو هم تضمین کنه. داستان از این قرار بود که زنی روستایی که هرگز از همسرش حرف دلنشینی نشنیده بود بیمار میشه و شوهر برای اولین بار او را سوار موتورش میکنه تا به دکتر ببره. زن سوار موتور میشه و نمیدونه که دستهاش رو باید از چی بگیره و کجا بگذاره که ناگهان مرد بهش میگه : بغلم کن. و زن با خجالت میگه : بغلت کنم؟؟!! اول که سرخ و سفید میشه و از روی شرم و حیا کمر شوهرش رو میگیره و سرش رو به پشتش میچسبونه. بعد از اینکه مسیری رو میرن زن به شوهرش میگه خوب شدم برگرد و این معجزه ی همین بغل کردنه. چقدر از ماها شبیه این زن روستایی هستیم که مدت ها بوده که میخواستیم کسی رو در آغوش بگیریم ولی همین شرم و حیا مانع مون شده و این احساساتمون رو هنوز نیومده فرو خوردیم. خجالت کشیدیم از اینکه در لحظات خاصی که نیاز داشتیم طرف مقابلمون رو بغل بگیریم؟!! آیا زمان اون نرسیده که بعضی فرهنگ های غلط رو کنار بگذاریم و با اونها مقابله کنیم؟


فرهنگآغوشخجالتشر و حیا
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید