میخوام از این پست بعنوان نوعی فیشبرداری دمدستی استفاده کنم. احتمالا بدترین محل ممکن برای نوشتن نکات و یادداشتهای شخصی خواهد بود. اما همینکه از گوشی و اپلیکیشن مستقل هست! فعلا برایم کفایت میکنه.
1404 02 03
الان یادم اومد این پست رو وقتی استارت زدم که چند جمله حکیمانه از شوپنهاور به نقل از حسام ایپکچی انسانک نوشتم. الآن لابلای این همه درس و مشق وپایان نامه که باید تاژانویه تمومش کنم گرفتار اودیسه و ترجمه کزازی و تفسیر آگرافوس شدم. «برده کسی است که اختیار کنترل وقت و زمان خودش را نداشته باشد.» درآوردن همچین متنی از اسطورهی سههزار سالهی هومر (که امروز هم داره درست کار میکنه) خیلی جالب و تامل برانگیزه{۱۴۰۴آبان۲۹} الیگودرز
تکلیف اقتصاد اونیکی دانشگاه آنلاین که مقطع فوقلیسانس میخونم. یک ماه و نیم فرصت داشت. مونده بود برای ۴۸ ساعت آخر. مهمون رسید....
آخآخ بذار اول از مهمون بگم: بچه شون که امتحاناش تموم شد پاشدن اومدن ۴ روز موندن. اونم خونهی ما که برای اولین بار در عمرمون بچهمون امتحان داره. اونم همزمان با چهارروز فرصت مطالعه تا امتحان ریاضی(تنها درسی که خودش فکر میکنه ممکنه معدلش رو از ۱۹ پائینتر بیاره) خوب نقتق مهمون تموم شد. البته اینکه این مهمونداری با همون ۴۸ ساعت هم مصادف شد نکتهی تکمیلی ماجرااااا.
حالا ادامهی میان ترم. بالاخره جمع و جور کردم و با خستگی رسوندم به مرحله آپلود. دیدم تاریخ به وقت اروپای غربی بوده و مهلت آپلود گذشته. به استاد و استادیار ایمیل زدم و توضیح دادم. ولی آنچنان ناامید و خسته بودم که قبل از خوابیدن(ساعت ۵صبح) به فکر انصراف قطعی از این فوقلیسانس و زندگی در آرامش بودم.
صبح پاشدم استاد ایمیل زده بود که دوباره امتحان کن. تازه اول مصیبت. اولا ویرایش نهایی رو انجام نداده بودم در ثانی اینترنت قطع و وصل میشد. سوما برق هم یک خط در میون قطع میشد. رابعا مهمونها هم همچنان حضور داشتند. خلاصه اینکه یک ۲۴ ساعت جهنمی دیگه رو گذروندم تا بالاخره(با اینترنت موبایل و باطری لپتاپ و تتمهی انرژی ام) تکمیل و آپلود کردم.. صبح بعدی(امروز) پاشدم دیدم با وجود چند ایراد که گرفته بود ۸۷٪ نمره داده. اونم سختگیر ترین استاد که توی سه دانشگاه داره درس میده. خلاصه اینکه امید به زندگیام چند برابر شد. دیگه اینکه در دو هفتهی آینده همزمان یک سری تپل! پایانترم و یک گونی میانترم دارم از یادم رفت.
به جهنم جدید حوش آمدم.
روز به روز تعداد تغذیه کنندگان از تنفر داره بیشتر میشه. شخص، خبرگزاری، سیاستمدار، با فحش تغذیه نفر رشد میکنند.
ترحم، فقط بر کسی لازم است که قدرت تغییر نداشته باشد.
آبرو چیزی نیست جز گدائی مقبولیت از دیگران.
شخص هرچه از درون تهیتر بیشتر محتاج توجه دیگران، و گدای محبت دیگران.
تبعیت از مُد یا نورم اجتماعی(حتی قبول مصادیق زیبايی) نوعی میانمایگی است. تا وقتی تابع و مطیع هستی(و میانمایه مثل دیگران) پذیرفتنی هستی. اگر متفاوت باشی طرد میشوی یا تمسخر. بهخصوص برای بهتر بودن.از سطح متوسط پذیرفته شده توسط عوام. {توصیف باستانی پادکستی این ماجرا در شمارهی متوسط رادیو چهرازی هم بسادگی گفته شده.}
کشورهائی که اردوگاه کار اجباری هستند.
بردههائی که دیگر نه با زنجیر وکشتی، بلکه با هواپیما و بورستحصیلی به مقصد میرسند.
فکر میکنم پس هستم. همه همین رو تکرار میکنیم. تصور این رو داریم که دکارت رو شناختیم و از همهی افکارش خبر داریم. خودم هم همینطور بودم. تا اینکه یکی از کتابهاش رو به اجبار به عنوان اولین درس در واحد فوق لیسانس خوندم به کلی طرز فکرم تغییر کرد نه تنها دکارت و همون یک جمله خیلی چیزهای دیگه. بلکه با یک جمله یا یک کلیشه توی ذهنمون جا افتاده. از همین دست مانیفست حزب کمونیست بود که برای اولین بار در سال ۱۸۴۸ ا مشارکت کمونیستهای چندین کشور در آلمان منتشر شد در یک جمله میتونم بگم {کثافت به تمام معنا} کاملاً اطمینان دارم تمام این چپها جوجه کمونیستها و حتی اون اتحاد جماهیر شوروی در تمام ۷۰ سال توهم اقتدارش هیچکس این مانیفست رو نخونده یا نفهمیده چون اصلاً نمیشه فهمید فقط چرت و پرت
اگر آدام اسمیت و مارکس و همه اعوان و انصارشون هم جمع بشن شاید نتونن یک تحلیل اقتصادی از سیستم رانت و مافیا و روش آقازادهای و چپاول (که همه میشناسیم) تدوین بکنند سیستمی که در بسیاری کاملاً داره کار میکنه ولی هیچ اقتصاددانی به روش علمی بررسیاش نکرده
همه ذوق زده هستند که پیشگویی فیلم HEr بعد از چند سال در موعد مقرر با هوش مصنوعی سخنگو محقق شده ولی هیچ کدوم نگاه نمیکنند که صدها و هزاران داستان و فیلم آخرالزمانی با مفهوم نابودی تمدن بشری هم نوشته و ساخته شده. هر کدوم از اونها هم میتونه واقعی بشه مخصوصاً در این روز که تحلیف کلهنارنجی با همراهی رفقای گردن کلفتش در جریان هست. بد نیست اشاره به چهار جمله پایانی فیلم سریال سیلو هم داشته باشیم. یا به خارج شدن «مجدد» از پیمان تغییرات اقلیمی هم اشاره کنیم.
شاید هیتلر در تاریخهای آینده(اگر تمدن بشری دوام داشته باشه) فراموش بشه ولی این روزها و این گردن کلفتها فراموش نخواهند شد چون خیلی گندهکاریها خواهند کرد.

۴۸ قانون قدرت .

کجائیم؟