Mhakim
Mhakim
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

معرفی کتاب: نبرد در اتاق فرمان


کتاب نبرد در اتاق فرمان

نوشته: ال و لورا ریس ترجمه: آتنا مقدم و سامان شاهین‌پور موضوع: بازاریابی، مدیریت، کسب و کار


این کتاب به زیبائی هرچه تمامتر به این سؤال پاسخ میده که چرا مدیران چپ‌ذهن نمیتونن با بازاریاب‌های راست‌ذهن روبرو بشن و راه‌حل این داستان چیه؟

همونطور که احتمالاً خیلی از شما میدونین مغز هر انسانی به دونیمکره‌ی کاملاً مجزا تقسیم شده که هر کدوم، اطلاعات رو یه جور متفاوت پردازش میکنن. نیمکره‌ی چپ مغز، اطلاعات رو در قالب سریهای دسته‌بندی شده پردازش میکنه، تفکر زبانی داره و بر اساس عقل و منطق عمل میکنه و جزء‌نگر هستش. ولی در عوض نیمکره‌ی راست مغز، اطلاعات رو بصورت موازی پردازش میکنه، تفکر بصری (تصویر ذهنی) داره و کل‌نگر هستش.

در وجود هر کسی یکی از این دو نیمکره، غالب هست و این مسئله کاملاً طبیعی بوده و چیز عجیبی نیست.

راست‌ذهن‌ها افرادی هستن احساسی، کل‌نگر، تصویری و تا حدودی رویائی، خلاق و اهل ریسک و در عوض، چپ‌ذهن‌ها افرادی استدلالی، جزء‌نگر، پردازشگر و قاعده مند، و معمولاً کمتر اهل ریسک هستن.

اگه منابع انسانی شرکتها رو بررسی کنیم می‌بینیم که خیلی از مدیران ارشد، مدیران عامل و تصمیم‌گیرندگان اصلی شرکتها الزاماً و اجباراً چپ‌ذهن هستن. از طرف دیگه مدیران بازاریابی، مدیران خلاقیت، تولیدکنندگان فکر و ایده و ... معمولاً در گروه راست‌ذهن‌ها قرار می‌گیرن.

طرز فکر این دو عده با هم متفاوته و وقتی بحث کسب و کار وسط باشه، اختلاف سلیقه و اختلاف عقیده‌ی این دو گروه در تصمیم‌گیریها مشکلاتی رو بوجود میاره.

کتاب نبرد در اتاق فرمان با بررسی وضعیت تعداد خیلی زیادی از شرکتها و برندهای معروف، به تقابل و رودررویی این دو گروه پرداخته و با مدارک مستند، نتایج این اختلاف عقیده رو به زیبائی هرچه تمامتر تشریح کرده. هر فصل این کتاب، به یک موضوع مهم در اختلافات این دو گروه و تأثیر اون در تصمیماتی که اتخاذ شده و نتیجه‌ای که در بر داشته اشاره کرده. روی هم رفته بیست و پنج موضوع در حوزه‌ی بازاریابی، در این کتاب به بحث گذاشته شده.

در این کتاب طرز فکر این دو گروه با هم مقایسه شده و نویسندگان با بکارگیری مثالهای متعدد از مک‌دونالد گرفته تا پپسی و کوکاکولا و مسترکارت، نشون دادن که چطور رویکرد هر دوی این گروهها برای رشد، رقابت و برندسازی، لازم و حیاتی هستش و در این مسیر لازمه که دو طرف از نیازها، چشم‌انداز و اولویت‌های همدیگه مطلع باشن.

این کتاب سرگرم کننده و آموزنده، گفتنی‌های زیادی برای مدیران بازاریابی و مدیران ارشد اجرائی در هر کسب و کاری داره. من خوندن این کتاب رو علاوه بر علاقمندان حوزه‌ی بازاریابی و کسب و کار، به اونهائی که میخوان مدیر بازاریابی استخدام کنن، توصیه میکنم.

مهرزاد حکیم‌شفائی مشاور بازاریابی و مدیر وب‌سایت بازاریابی بنفش banafshmarketing.ir

بازاریابیمدیریتکسب و کار
مهرزاد حکیم شفائی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید