زمانی که احساس تحریکپذیری میکنید، چیزهای کوچکی که معمولا شما را آزار نمیدهند میتوانند بهشدت آزاردهنده شده و شما را اذیت کنند. تنش حاصل شده هم میتواند باعث حساسیت بیشتر شما نسبت به موقعیتهای استرسزا شود.
تحریکپذیری یک تجربهی حسی مشترک بین همه انسانها است. عوامل زیادی وجود دارند که میتوانند باعث تحریکپذیری شوند؛ از جمله اضطراب و استرس، کمبود خواب، پایین بودن سطح قند خون و تغییرات هورمونی.
تحریکپذیری شدید یا احساس تحریکپذیری طولانی مدت، گاهی اوقات میتواند نشاندهندهی یک بیماری زمینهای مانند دیابت یا وجود عفونت در بدن باشد. همچنین ممکن است این حالت نشانهای از یک اختلال روانی مانند اضطراب یا افسردگی باشد.
معمواً افراد علائم زیر را همراه با افزایش تحریکپذیری تجربه میکنند؛
در این مقاله، به بررسی عوامل بروز تحریکپذیری در بزرگسالان و کودکان میپردازیم و نکاتی را برای مدیریت بهتر این تجربهی حسی ارائه میدهیم.
پشت سر گذاشتن یک دورهی استرسزا میتواند باعث ایجاد احساس تحریکپذیری بیش از حد معمول در انسان شود.
استرس یکی از مهمترین دلایل تحریکپذیری است.
هنگامی که شخصی یک رویداد استرسزا را در زندگی خود تجربه میکند که ممکن است این رویداد با مسائل کاری، وضعیت تحصیلی، آسیبهای روحی یا غم و اندوه مرتبط باشد، مدیریت احساسات برای فرد دشوارتر شده و احساس میکند که بیش از حد تحت فشار قرار گرفته است. علاوه بر این ممکن است که شخص در برابر افراد پیرامون خود صبر و تحمل کمتری نشان بدهد.
احساس فشار بیش از حد در مقاطعی از زندگی طبیعی است، اما فشار و استرس طولانی میتواند به فرسودگی عاطفی منجر شود. شناخت علائم اولیهی استرس و اقدامات لازم برای تسکین این احساس میتواند به افراد در جلوگیری از احساس فرسودگی کمک کند.
افسردگی امروز در سرتاسر جهان جزء یکی از متداولترین اختلالات حوزهی سلامت روان محسوب میشود. این بیماری میتواند با طیف وسیعی از علائم ظاهر شود و غالبا باعث احساس غم و اندوه مداوم، خستگی و تحریکپذیری میشود.
یکی از علائم اولیهی افسردگی یا عود کردن افسردگی، احساس تحریکپذیری شدید است.
تحریکپذیری بیشتر یکی از علائم افسردگی در مردان است تا زنان و اغلب در کنار احساسات تهاجمی، ریسکپذیری و سوء مصرف مواد مشاهده میشود.
انستیتوی ملی بهداشت روان آمریکا اعلام داشته که اگر افراد به مدت ۲ هفته یا بیشتر علائم زیر را تجربه کنند، به احتمال زیاد دچار افسردگی هستند؛
باید در خاطر داشت که افراد همهی علائم افسردگی را با هم تجربه نمیکنند و اینکه علائم میتوانند از نظر شدت و مدت زمان در افراد مختلف، متفاوت باشند.
احساس اضطراب معمولا در واکنش به موقعیتهای استرسزای زندگی مانند بروز مشکلات در محل کار، آماده شدن برای یک امتحان مهم یا تغییرات بزرگ در زندگی ایجاد میشود. این نوع اضطراب معمولا با عبور از وضعیت استرسزا از بین میرود.
با این حال، اضطراب ممکن است گاهی با گذشت زمان حالت مزمن پیدا کند یا وخیمتر شود که در این صورت میتواند فعالیتهای روزمره، عملکرد کاری و روابط شخصی فرد را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
اگر فردی اضطراب یا نگرانی بیش از حد را به مدت ۶ ماه یا بیشتر تجربه کند، این احتمال وجود دارد که او به اختلال اضطراب عمومی (GAD) مبتلا باشد. اختلالی که سالانه حدود ۲۰٪ از بزرگسالان را درگیر میکند.
علائم اختلال اضطراب عمومی با علائم برخی دیگر از انواع اختلالات اضطراب مشابهت و همپوشانی دارد و عموما شامل موارد زیر است؛
افراد همچنین ممکن است حملات هراسی را هم تجربه کنند. حملهی وحشت به یک دورهی ترس شدید اطلاق میشود که بدون علائم قبلی و به صورت ناگهانی ایجاد میشود و طی چند دقیقه به اوج خود میرسد. عوامل محرک این نوع حمله در افراد مختلف متفاوت است و ممکن است همیشه قابل تشخیص نباشد.
افرادی که حملات هراسی را تجربه میکنند معمولا همیشه نگران این مسأله هستند که حملهی بعدی چه زمانی رخ میدهد. آنها معمولا از بسیاری از موقعیتها، مکانها یا رفتارهایی که میتواند در آنها باعث ایجاد حمله شود، دوری میکنند و رفتاری اجتنابی نسبت به چنین موقعیتهایی از خود نشان میدهند. فکر کردن بیش از حد دربارهی عوامل تحریک کننده و حملات وحشت باعث میشود که فرد احساس خستگی و تحریک پذیری کند.
اصطلاح فوبیا بیانگر ترس یا انزجار شدید نسبت به یک شی، شخص یا موقعیت خاص است که ممکن است در بسیاری از حالات دلیلی منطقی هم برای این احساس ترس وجود نداشته باشد.
فکر کردن یا قرار گرفتن در معرض فوبیا میتواند باعث شود فرد بیش از حد معمول احساس خستگی، وحشتزدگی و تحریک پذیری بکند.
افرادی که به اختلال فوبیا مبتلا هستند معمولا احساس ترس یا اضطراب شدیدی را نسبت به چیزهای زیر تجربه میکنند؛
کم خوابیدن یا کمبود خواب باعث میشود فرد در روز بعد احساس تحریکپذیری بکند. کودکان هم اگر به اندازهی کافی خواب باکیفیت نداشته باشند، به طور غیرمعمولی تحریکپذیر و احساساتی میشوند.
کمبود خواب باعث بروز تحریکپذیری در انسان می شود.
اگر فرد دائما احساس خستگی کند یا متوجه شود که خواب باعث ایجاد احساس شادابی در او نمیشود، این امکان وجود دارد که او دچار اختلال خوابی باشد که باعث میشود شبها بهطور مرتب از خواب بیدار شود، مانند بی خوابی یا آپنه خواب. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده اظهار داشته که از هر سه بزرگسال یک نفر با کمبود خواب دست و پنجه نرم میکند. توصیه این مرکز به بزرگسالان این است که روزانه حداقل ۷ ساعت بخوابند. نوجوانان هم باید ۸-۱۰ ساعت هر شب بخوابند، و نوزادان هم معمولا به ۱۶ ساعت خواب نیاز دارند.
داشتن خواب کافی و با کیفیت خوب برای سلامتی مهم است. این مسأله در تقویت عملکرد ذهنی، تمرکز و بهبود عملکرد سیستم ایمنی بدن نقشی اساسی دارد و همچنین خطر بیماریهای قلبی و افسردگی را به طرز چشمگیری کاهش میدهد.
افراد میتوانند با استفاده از اصول بهداشت خواب، کیفیت خواب خود را تا حد زیادی بالا ببرند؛
افت قند خون یا هایپوگلیسمی، میتواند بر سلامت جسمی و روانی فرد تأثیر بگذارد. قند خون پایین معمولا مبتلایان به دیابت را تحت تأثیر قرار میدهد که در نتیجهی آن از انسولین یا سایر داروهای دیابت استفاده میکنند.
با این حال، افرادی که به دیابت مبتلا نیستند هم در صورتی که چندین ساعت غذا نخورده باشند، میتوانند دچار افت قند خون موقتی شوند.
علائم افت قند خون به شرح زیر هستند؛
کاهش قند خون همچنین میتواند خواب فرد را تحت تأثیر قرار دهد. در صورت افت قند خون فرد در طول شب کابوس و تعریق بیش از حد را تجربه میکند.
عدم تعادل هورمونی میتواند علائم مختلف جسمی و روانی از جمله تحریکپذیری ایجاد کند. سطح بالای استرس، تغذیهی نامناسب و خواب ناکافی میتواند بر تعادل هورمونی انسان تأثیر بگذارد.
سایر علل احتمالی عدم تعادل هورمونی عبارتاند از؛
سطح پایین تستسترون یا میزان بالای استروژن میتواند باعث تحریکپذیری مردان شود.
سندرم پیش از قاعدگی (PMS) نمونهای از عدم تعادل هورمونی است که میتواند منجر به نوسانات خلقی و تحریکپذیری شود.
سندرم پیش از قاعدگی مسألهای بسیار شایع است، بیش از ۹۰٪ خانمها علائم این سندرم را در یک یا دو هفته قبل از عادت ماهیانه خود گزارش میکنند.
سایر علائم شایع سندرم پیش از قاعدگی عبارتاند از؛
اگر فردی تحریکپذیری، افسردگی یا اضطراب را در اواخر دورهی قاعدگی خود تجربه کند، ممکن است دچار اختلال دیسفریک قبل از قاعدگی (PMDD) باشد. این اختلال تا ۵٪ از زنان را در سنین باروری تحت تأثیر قرار میدهد.
کودکان خردسال در دورههایی کم و بیش تحریکپذیر هستند. این مراحل در واقع بخشی طبیعی از فرایند رشد آنها است.
کودکان معمولا در صورت ابتلا به عفونت ویروسی یا باکتریایی اغلب تحریکپذیر به نظر میرسند. این تحریکپذیری معمولا در صورت بهبودی جسمانی از بین خواهد رفت.
در شرایط دیگر، تحریکپذیری در کودکان و نوجوانان میتواند نشاندهندهی یک اختلال خلقی یا رفتاری باشد، مانند:
اختلالات خلقی و رفتاری نسبتا شایع است. طبق یک مطالعه که در سال ۲۰۱۹ دربارهی اختلالات خلقی و رفتاری کودکان ۳ تا ۱۷ ساله انجام شده؛
دلایل تحریکپذیری در افراد مسن مشابه همان علل افراد جوان است، اگرچه احتمال ارتباط بین تغییرات خلقی، افسردگی و تحریکپذیری در این افراد با دردهای جسمی، انزوا، تنهایی یا بیماریهای زمینهای، بیشتر است.
مؤسسهی ملی مطالعات کهنسالی آمریکا، تغییرات خلقی، تغییر شخصیتی و افزایش تحریکپذیری را بهعنوان علائم اولیهی بیماری آلزایمر که رایجترین شکل زوال عقل است، اعلام کرده است.
گزینههای درمانی موجود برای تحریکپذیری بسته به علت آن متفاوت است. درمان مؤثر عامل به وجود آورندهی این حالت، احساس تحریکپذیری و سایر علائم مرتبط با آن را تسکین میدهد.
داروهایی مانند تثبیت کنندههای خلق و داروهای ضدافسردگی میتوانند به درمان اختلالات خلقی کمک زیادی کنند. مشاوره تخصصی با یک روانپزشک میتواند به شما در تعیین داروهای لازم و کاهش علائم مربوط به نوسان خلق و خو، مانند ترس، نگرانی و تحریک پذیری کمک کند.
درمان مشکلات هورمونی عموما شامل مدیریت رژیم غذایی و تغییر در سبک زندگی و هورمون درمانی است.
هورمون درمانی ممکن است برای همه مفید نباشد، بنابراین بهتر است قبل از شروع مصرف مکملهای هورمونی با یک پزشک متخصص در اینباره صحبت کنید.
افراد میتوانند تحریکپذیری خود را به چند طریق مختلف کنترل کنند. بعضی روشهای خاص برای برخی از افراد بهتر از روشهای دیگر جواب میدهد. این مسأله به خود شخص بستگی دارد که تعیین کند کدام مکانیزم مقابلهای با شخصیت و سبک زندگی او مطابقت دارد. بهعنوان مثال شما میتوانید مشکل تحریکپذیری خود را با ورزش منظم تا حدود زیادی کنترل کنید.
چند توصیه کلی برای کنترل تحریکپذیری
افراد معمولا در پاسخ به موقعیتهای استرسزا، دورههایی از حالت تحریکپذیری را تجربه میکنند. اما تجربهی تحریکپذیری به مداوم و همیشگی میتواند نشاندهندهی وجود یک بیماری جسمی یا روانی در فرد باشد، مانند آنچه در زیر آورده شده است؛
کودکان معمولا بهعنوان یک مرحله طبیعی از رشد خود گاهی اوقات تحریکپذیر به نظر میرسند. در صورت دیگر، تحریکپذیری ممکن است به دلیل وجود عفونت، اختلال خلقی یا اختلال رفتاری مانند بیش فعالی، افسردگی یا اضطراب باشد.
افراد مسن هم اگر احساس انزوا یا تنهایی کنند، ممکن است دورههای مکرر تحریکپذیری را تجربه کنند. بیماریهای نورودژنراتیو، مانند بیماری آلزایمر هم میتواند باعث تغییر روحیه یا شخصیت فرد شود.
در پایان اگر احساس میکنید که برای مدیریت تحریکپذیری خود به کمک نیاز دارید، میتوانید با یک پزشک یا یک متخصص سلامت روان در این خصوص صحبت کنید و از آنها کمک بگیرید.