ما سالهاست که میگوییم «منتظر مهدی (عج) هستیم»، اما آیا تا به حال از خود پرسیدهایم چگونه منتظریم؟
آیا انتظار ما، فقط نشستن است؟ چشمدوختن به آیندهای دور؟ یا چیزی عمیقتر در دل این کلمه نهفته است؟
واقعیت این است که انتظار، فقط یک اتفاق تاریخی نیست.
فرج، ظهور، حتی مرگ و قیامت، همه میتوانند هر لحظه رخ دهند.
ما همیشه در «انتظار» چیزی هستیم؛ اما این "چگونه انتظار داشتن" است که انسان را شکل میدهد.
ما نباید فقط «منتظران مهدی» باشیم، اگر این انتظار به تسلیم و تعویق و سکون ختم شود.
بلکه باید این انتظار را زندگی کنیم.
باید بفهمیم که هر روز، شب قدر است، اگر آگاه باشیم.
باید بدانیم که هر لحظه، میتواند لحظهی ظهور باشد، اگر چشم دل باز کنیم.
طلوع خورشید، فقط در آسمان نیست؛ میتواند در درون ما هم رخ دهد.
منتظر بودن یعنی:
🔸 ساختن زمینهی ظهور در خود
🔸 پالایش درون
🔸 مبارزه با ظلم، حتی اگر کوچک باشد
🔸 بیدار بودن، در لحظه زیستن
🔸 و فهمیدن اینکه فرج، یک نقطه در آینده نیست، یک مسیر است در اکنون.
ما اگر واقعاً منتظریم، باید در کار باشیم، نه در خواب.
باید ظهور را نه فقط در «او»، بلکه در «خودمان» هم بجوییم.
و اینگونه است که انتظار، دیگر یک "حالت" نیست؛ بلکه یک "شیوهی زندگی" میشود.
انتظار، عمل است.
انتظار، انتخابِ هر روزهی روشنایی است.
انتظار، در لحظه بودن است، نه در حسرت ماندن.