misagh_hm
misagh_hm
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

آغاز فروپاشی دیوار چین ذهنم: گامی برای نظم و ساختار

4 فروردین 1403

صبح زود با تصمیمی راسخ که از دیروز در ذهنم ریشه دوانده بود، چشمانم را گشودم. در پست قبلی به خودم وعده داده بودم که این تصمیم را به عمل تبدیل کنم، و امروز، عزمم را جزم کرده ام تا به وعده ام عمل کنم.

یکی از بزرگترین ضعف های من، ناتوانی در تصمیم گیری های بلندمدت است. ریشه یابی این مشکل، مرا به ناتوانی در تصمیم گیری های کوتاه مدت رهنمون می شود. و اگر دقیق تر به این ضعف نگاه کنم، به دیوار بلند "حالا که چی؟" می رسم. دیواری که در برابر هر ایده و تصمیمی، با این سوال طعنه آمیز، انگیزه را در من نابود می کند: "جواب نداری؟ پس ولش کن و به وب گردی و وقت تلف کردنت برس!"

بگذارید بین خودمان بماند، من نه مهندسی عمران خوانده ام و نه معماری، اما دیوارهایی که برای خودم ساخته ام، به جرات با دیوار چین برابری می کند! (در همین لحظه، کارگران چینی که در قرن دوم و سوم میلادی که در ساخت دیوار چین زحمت کشیده اند، با من تماس می گیرند و با لحنی اعتراض آمیز می گویند: 你有问题吗 你有问题吗 我们在这里奋斗 که یعنی مشکل داری؟ مشکل داری! ما داریم اینجا زحمت میکشیم! یه چیز دیگر مثال بزن!")


حق با دوستان چینی است! در آن زمان امکانات امروزی وجود نداشت، و حق دارند که از این مثال من عصبی شده باشند!

اما به هر حال، من مصمم هستم که در همین روزهای ابتدایی سال 1403، نظم و ساختاری آهنین به زندگی خود ببخشم.

اهداف من برای امروز:

  • گذراندن جلسه سوم آموزش فرانت اند کاریار
  • انجام پروژه ی مربوط به این جلسه
  • پایان دادن به طلسم چند ماهه ی اهمال کاری

امیدوارم تا انتهای شب، در یادگیری مباحث این جلسه موفق باشم و بتوانم آموخته هایم را در ویرگول با شما به اشتراک بگذارم.

دیوار چینفرانت اندذهنتصمیمسال ۱۴۰۳
میثاق هاشمی منش هستم! ویرگول رو جای مناسبی برای تمرین تولید محتوا و یادگیری نوشتن پیدا کردم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید