گاهی از خودم می پرسم واقعا چرا خودمو درگیر این سرعت کردم؟!
چرا اومدم تهران؟! چرا دارم این طور ادامه میدم؟!
می دونم که شاید تعجب کنی که مگه این کاری که دارم می کنم همونی نیست که عاشقشم؟!
همونی نیست که براش ساخته شدم؟!
یک باغچه ای، باغی در اطراف این شهر می خریدم
میرفتم اونجا و فقط می شستم به نقاشی کشیدن و خط نوشتن ...
حداکثر استفاده ای هم که از پیج اینستاگرامم و اینترنت می کردم این بود که شما یا هر کس دیگه ای که علاقه داشته باشه رو در لذت ها و خلوتم، کمی سهیم کنم.
در دوره هایی از زندگیم که سرگرم هنر شدم، بهترین روزها و شب هام رو گذروندم...
می دونی از چی غمگینم؟
از این که می دونم چی می خوام، می دونم چی حالمو خوب می کنه، می دونم در اصل برای چی ساخته شدم. اما نمی تونم، فعلاً نمی تونم زندگیش کنم!
چرا؟!
به قول احمد شاملو "غم نان" نمی گذاره!
در دوران نوجوونی یک رفیقی داشتم (که هنوزم هست) به اسم سیدرسول آقامیری.
هر دو با اشتیاق و عشقی کم نظیر می رفتیم انجمن خوشنویسان اصفهان و در خوشنویسی و هنر غوطه ور بودیم...
سال 79 که دیپلمم رو گرفتم، طی صحبت هایی که با هم کردیم به این نتیجه رسیدم که می خوام هنرو ادامه بدم...
به خانوادم گفتم نمی خوام ادامه بدم، نمی خوام برم دانشگاه! می خوام خطاط بشم! می خوام هنرمند بشم!
پدرم و مخصوصا مادر خدابیامرزم طبیعتا مخالفت کردند
و من ادامه دادم و روانشناسی خوندم...
و رسول عشق و استعدادشو ادامه داد و شد یکی از بهترین خوشنویسان جوان کشور... کسی که پله پله ادامه داد و شد کسی که الان هست.
و من هیچ گلایه ای از هیشکی ندارم...
فقط به خودم و شما که فرزند دارید می گم:
بذارید بچه هاتون اونچه براش ساخته شدن بشن...
ما فقط باید در دو جنبه کمکشون کنیم:
اول اینکه
ذهنیت، توانایی روانشناختی و مهارت موفقیت رو کسب کنه.
و دوم اینکه
در اون حیطه (هرچی که هست) مهارت کسب درآمد رو کسب کنه.
یعنی مثلاً اگه جغرافیا دوست داره، یاد بگیره از این طریق گلیمشو از آب بکشه بیرون!
اگه دوست داره آرایشگر بشه، به جای اجبار به دانشگاه رفتن، کمکش کن یادبگیره و از طریقش پول دربیاره.
درسته؛
من فکر می کنم یکی از مهمترین رسالت های ما به عنوان نَنه و بابا اینه که به بچه هامون یاد بدیم یا کمک کنیم یاد بگیرن که از طریقی که عاشقش هستند و براش ساخته شدند پول دربیارن، خوب پول دربیارن.
تموم شد.
پی نوشت:
برام بگو که تو الان در جا و حیطه ای که براش ساخته شدی هستی؟
محمدجعفر زاهدپور
روانشناس