مردهای خوب زیادی در دنیا وجود دارند شاید این ما هستیم که به اندازۀ کافی بررسی نکردیم که مورد مناسب را بدست بیاوریم.
وقتی تجربه داریم در واقع مهارتهایی را برای تشخیص سریع اینکه مردی به درد ما میخورد یا نمی خورد داریم.
بر اساس تجربیاتی که داریم مهارتهایی پیدا کرده ایم که میتوانیم موردهایی که مناسب نیستند را شناسایی کنیم.
گاهی اوقات ندایی در درون ما به ما میگوید که من به این مرد شک دارم، احساس میکنم یک دروغگوی متقلب است اما هیجانات به ما اجازه نمیدهد که بیشتر به قسمتهای منفی این موضوع فکر کنیم. شاید بخاطر جوانی، شاید بخاطر باورهای غلط و ...
اما یک روز بیدار میشویم و انگار که طلسم را میشکنیم و میتوانیم خودِ واقعی آن مرد را ببینیم و سرانجام آنقدر قوی میشویم تا بتوانیم خود را از او رها کنیم.
واقعیت این است که یک جایی باید تغییر کنیم و به خودمان بگوییم دیگر نمیخواهم این اتفاقات برای من بیفتد. من درسهایم را یاد گرفتهام، از خودم محافظت میکنم و اجازه ورود هر کسی را نمیدهم.
یکی از بهترین روش ها کمک گرفتن از مهارتها است و آموزش دیدن برای اینکه قرار نیست قلب من در رابطهها همیشه بشکند. قبول دارم که شکست عشقی اجتناب ناپذیر است اما راههایی وجود دارد تا از مردهایی که به درد رابطه نمیخورند فاصله بگیریم.
بعضی مواقع عشق ما را کور میکند و ما به خودمان اجازه نمیدهیم که اشتباهات عاشقانههای خود را ببینیم و این یکی از مواردی است که میبایست در نظر گرفت.
وقتی کور میشویم، ممکن است بدیهیترین مشکلات و عیوب فرد را نبینیم، در چنین مواقعی توجه به جملات و اشکالات مشترکی که اطرافیانمان میگویند، قابل توجه و اتکا است.
متوجه میشویم که دروغ میگوید یا داستانهایش جور در نمیآیند. خیلی ساده است، او یک فرد مورد اعتماد نیست.
مردی که سعی میکند شما را کنترل کند یا به شما احترام نمیگذارد ولی میخواهد که شما به او احترام بگذارید. به شما میگوید که با چه کسانی دوست باشید، چطور عمل کنید و حتی کجا چه بگویید.
مردهای کنترلگر امن نیستند.
از مردی که به طور مداوم در موردش اخبار منفی میشنوید، هم باید خیلی زود فاصله بگیرید. در این مورد مطمئن شوید منظور یک شایعه یا چند شایعه نیست، منظور به طور مداوم و توسط افراد مختلف است.
به نظر میرسد که او فوق العاده است، کاملاً نزدیک به چیزی که شما میخواهید، اما احساس میکنید چیزی دربارۀ او ناقص است پس شاید مشکلی وجود دارد. همیشه فکر میکنید که یک جایی از کار میلنگد.
نکتۀ مهم: اگر با تمام مردهایی که رابطه دارید چنین حسی را تجربه میکنید، بدانید که به دنبال علتاش در درون خودتان باید بگردید.
موضوع خیلی ساده است: زمانی که خشمگین و ناراضی میشود، انگار یک فرد دیگر میشود! در کنار او احساس امنیت نمیکنید و هر آن میترسید از کوره دربرود!
از این دسته هم کیلومترها فاصله بگیرید.
وقتی میگوید چیزی را میخواهد آن را نشان نمیدهد که واقعاً میخواهد، یا اینکه آن موضوع که در موردش سخن میگوید قابل دستیابی نیست یا اینکه آن کار فقط زمانی که شما حضور دارید انجام میشود!
مردی که قول میدهد اما عمل نمیکند و پیگیر آنها هم نیست. به نظر میرسد که این مرد فقط حرف میزند. متعهد و مسئولیت پذیر نیست!
با مردی که دوستی ندارد بسیار هوشیار و محتاط باشید. مردی که دوستانش را از دست میدهد بیش از حد به شما خواهد چسبید و سعی میکند که شما را همه جا برای خودش نگه دارد. با چنین مردی به سختی میتوانید یک رابطۀ عاطفی سالم برقرار کنید.
این مرد، مردی است که سیستم ارزشهای او واقعاً پیچیده است. چیزهای پراهمیت را برچسب خاصی میزند. همیشه فکر میکنید که انسانها برای او وسیله هستند!
اگر پیوسته کاری میکند که احساس بدی راجع به پیراهنت، نگاهت، هوشت، کیکی که میپزی و ... داری، او مرد سالم و بالغی نیست! چرا که او باید تو را بالا ببرد نه اینکه پایین بیاورد. معمولاً افرادی که اختلال شخصیت خودشیفته دارند، چنین ویژگیهایی دارند!
این لیست فراگیر نیست و قرار نیست مردی که به درد رابطه نمیخورد همۀ این نشانهها را داشته باشد. ضمن اینکه نباید شما را به برچسب زنی و بدبینی تشویق کند.
این نشانهها را مدنظر داشته باشید زیرا هر کدام نمایانگر وجود یک اختلال جدی شخصیتی در فرد است.
محمدجعفر زاهدپور
یک روانشناس
پیشنهاد میکنم این نوشته را هم از دست ندهید:
4 عامل پیشبینیکنندۀ ارتباط و ازدواج موفق