آدمهای خودشیفته و مردمآزار روانی، دو نوع آدم بیمار اجتماع هستند که اگر متوجه نباشیم میتوانند خیلی خطرناک باشند.
فرد خودشیفته (narcissist) خصوصیاتش ترکیبی از خودبزرگبینی و در مرکز توجه قرار گرفتن است و از هیچ فرصتی برای مهم جلوه دادن خود و تحقیر و سواستفاده از دیگران، دریغ نمیکند.
مردم آزار روانی (psychopath)، به صورت غیرارادی از اذیت دیگران، لذت میبرد. بدتر از همه آنکه هیچ ترحمی ندارد. این نوع اشخصیت با خونسردی تمام، فریبکار ماهری است که حقیقتا از رفتارش در مقابل دیگران لذت میبرد.
روانشناسان برای شناسایی این دو گروه و جلوگیری از آسیب احتمالیشان 5 نشانۀ مهم ارائه میکنند که میتواند کاربردی و کمک کننده باشد:
داستانهایشان کموبیش غلو شده است. مثلا خیلی سریع و بدون ملاحظه دربارۀ همسرشان حرف میزنند که دار و ندارشان را برده ولی خوشبختانه سریع توانستند دوباره ثروت از دست رفته را بسازند. یا اینکه مدعی میشوند: متاهل هستم ولی زندگی زناشویی داغانی دارم. من همسرم را نمیتوانم ترک کنم چون بدون من دیوانه میشود و …
این ادعاهای به ظاهر خصوصی را در اولین دیدار و وقتی که اصلا شما را نمیشناسند میگویند تا نشان دهند آدم مقتدر و مصممی هستند و اصلا از جنس خاص و نابی هستند.
چرا این کار را میکنند؟
چون این شیوه سریع صمیمی شدن در اصل طعمهای است برای جلب اعتماد و حس صمیمت شما. آنها هر چه زودتر پیوند عاطفی و اعتمادشان ایجاد شود به همان سرعت فریب و بازی با روحیه و ذهن افراد را شروع میکنند. نکته اساسی تلاش غیرعادی و سریعشان برای گفتگوی خصوصی و بسیار صمیمی در همان دقایق اول است.
در همین رابطه بخونید: ازدواج با افراد خودشیفته
همه هدفشان در این مرحله تاکید بر شخصیت خاص و قدرتمند بودن خودشان است. میخواهند چهرۀ خارقالعادهای به هویت خود بدهند که مثلا چطور سریع توانستند صدماتی که همسرشان در زندگیشان، ایجاد کرده است را نه تنها پشت سر بگذارند بلکه وضعشان از همیشه بهتر شود.
همه ما ممکن است گاهی برای سرگرمی و شیطنتهای کوچک دروغ بگوئیم ولی این دو گروه، حرفهایشان مثل یک برنامه نوشته شده و تنظیم شده است.
آنها دروغهایشان را بدون اینکه حتی متوجه باشند بارها تکرار میکنند چون با هر آدمی که برایشان جالب است این روش را تکرار میکنند و گاهی نمیدانند با هر کدام تا چه حد پیش رفتهاند.
افراد خودشیفته یا سایکوپَت که دوست دارند آدمها را تحقیر و اذیت کنند چنان در حس و نیت خود متمرکز هستند که فقط به انگیزههای خودشان میاندیشند.
بر همین اساس گاهی و به سرعت چندین سوال پشت سر هم از افرادی که قرار است جذب خود کنند میپرسند ولی اهمیت چندانی برای جوابها قائل نیستند. بیشتر از همه به دنبال یافتن نقاط ضعف شخصیتی در آنها هستند. به این نکتۀ کلیدی توجه کنید.
پیشنهاد میکنم بخوانید: علت و نشانههای شخصیت منفعل پرخاشگر
فرد خودشیفته مدام درخواستهای پر توقع دارد.
اولا به خاطر اینکه قرار اصلیشان سواستفاده است، دوما به خاطر اینکه خود را محقِ سرویسی که میخواهند میدانند و سوما واکنش افراد برای رسیدگی به درخواستشان، یک قدم دیگر است برای تسریع حس صمیمتی که میخواهند ایجاد کنند. حس پیوندی که فرصت نزدیک شدن و استفاده بیشتر از اعتمادشان را برای خود ایجاد میکنند.
مثلا در یک جمع ، یک باره برمیگردند و میگویند: «باید خیلی دشوار باشد که باهوشترین آدم این جمع هستید» در صورتی که فرد مورد طعمه قرار گرفته هیچ اشارهای دربارۀ باهوش بودن خود نداشته.
نیت اولشان این است که با این لقبها، افراد را از سایرین جدا سازند و حس بدی دربارۀ دیگران برایشان ایجاد کنند.
این دو شخصیت ناراحت، کنایههای منفی یا لقب هایی را به افراد می چسبانند که به طور ناگهانی، هویت شان را دستخوش توهم کند و سیستم تشخیصشان را به هم بزنند. آنها مثل قدمهای قبلی به فکر این هستند که از آنها فردی وابسته و ذلیل، نسبت به خودشان بسازند.
این را هم بخوانید: اختلال شخصیت ضداجتماعی
تشخیص این دو نوع آدم کار آسانی نیست. بسیاری از وقتها، آدمهایی که به دامشان میافتند در وضعیت قوی شخصیتی نیستند و توجهی که کسب میکنند را لازم دارند.
اما این نکته را باید حتما به خاطر سپرد که مهمترین خصیصۀ این دو نوع شخصیت، نداشتن احساس همدلی واقعی نسبت به افرادی است که سعی میکنند به سوی خود بکشانند.
این نوشته برای آگاهتر کردن شما است. در عین حال که مراقب هستید لطفاً به راحتی به آدمها برچسب نزنید.
محمدجعفر زاهدپور
یک روانشناس