ویرگول
ورودثبت نام
محمد جواد تقیپور
محمد جواد تقیپور
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

حباب عشق!

زندگی چیست که این همه نبودن کسی که دوستش داری تو را دچار سختی می‌کند؟ آدمی چقدر مگر زنده است که روزهایش را به کسی فکر کند که حتی او را به یاد نمی‌آورد؟ اینگونه، آدمی تمام زندگیش را جوری می‌گذراند که انگار دارد در منجلابی از اندوه می‌گذراند، وقتی کسی که دوستش دارد کنارش نیست یا کنارش احساس نمی‌کند. آدمی اگر بخواهد همیشه در رویاهایش غرق باشد، پس کی زندگی را زیست کند؟ در رویا زیستن آدمی را درون حبابی هل می‌دهد که همه چیز را با لایه‌ای از دروغ، توهم یا آرزو ببیند!

آدمی خیلی وقت‌ها آرزویی دارد که ساعت‌ها برای رسیدن به آن اندیشه است. سال‌ها برای رسیدن به نقطه‌ای که بگوید رسیدن را تجربه کرده است رنج می‌کشد. اما مگر دوست داشتن کسی آرزوست که تو گوشه‌ای از جهانت آن را بخواهی و تلاش کنی و روزی بگویی حالا نقطه‌ای هستم که عشق را رسیده‌ام. دوست داشتن آرزویی است که دو سر دارد. اگر این سیم دو طرفه وصل نباشد. شاید آدمی تا جان دارد تلاش کند و گاهی چراغ چشمکی بزند اما روشن نمی‌شود، نمی‌ماند! دوست داشتن به ساختن دو طرفه برمی‌گردد، هیچ چیز هم پنجاه پنچاه نیست. شاید باید جایی کسی هفتاد باشد و طرف مقابل سی اما مهم این است هر دو می‌خواهند، تلاش می‌کنند. باید این حباب‌های خیالی رویاساز را دید و چشم بست! دوست داشتن، عشق، را ساختن است، نه رسیدن!

عشقدوستدوست داشتنحبابمحمدجواد تقیپور
نویسنده، علاقه مند به سینما با رویای بسیار کانال تلگرام: https://t.me/vahmsabz
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید