
میدانی!
وقتی حال و احوال این روزهایم را
میبینم یاد حرف #مریم_حیدر_زاده
میوفتم: «شب رفتنت یاسـها، دلمو
دلداری دادن/ اونا عاشقن ولیکن، تنها
نیستن که، زیادن.
شب تلخ رفتن تو رفتم سراغ آخرین
نوارت/ اونکه واسم همه چی بود!
آره تنها یادگارت...
----
انتظار برای کمی دوست داشتن،
برای از بین بُردن غصهـهام و برای
کمی توجه از سوی تو، عقربه های ساعت نه قصد جدال رو دارن و نه
عجلهای! اوناهم میخوام که من،
کمی انتظار بکشم. انتظار برای اینکه
ببینم آخرش قراره چی میشه...
پ.ن: هم اکنون سالن دانشگاه برای دادن پروژه هامون