"کیفیت خوشبختی، کیفیت پایبندی به ارزشهای فردی و گروهی است."
در این چند جستار فلسفهٔ خوشبختی، به اثبات ادعای مشارالیه خواهم پرداخت.
با تمسک به روش علمی، در روانشناسی تجربی، یعنی روانشناسیای که زیستگاه تحقیقات علمی در مورد مفاهیمی همچون خوشبختی است، SWB (بهزیستی روانی) که مخفف عبارت Subjective Well-being است، تنها شاخص معتبر اندازهگیری میزان خوشبختی افراد است.
این شاخص در پی اندازهگیری رفاه شخصی به تعبیر اقتصادی آن نیست، چرا که تحقیقات علمی نیز این موضوع را تصدیق میکنند که پدیدهای چون احساس شادی و خوشبختی، تنها متاثر از شرایط بیرونی نیست. به رغم تاثیری که شرایط محیطی در احساس خوشبختی افراد دارد، حدود ۵۰ درصد از احساس خوشبختی و شادی در افراد، توسط ژنتیک آنها و به تعبیر استعاری "ظرفیت" آنها تعریف میشود. این ظرفیت، در واقع ظرفیت مغز در ترشح و بازجذب هورمونهای شادیبخش نظیر دوپامین است. لذا شاخص بهزیستی روانی، تابع میزان متوسط ترشح و بازجذب هورمونهای شادیبخش در افراد انسانی است.
این شاخص در پی اندازهگیری رفاه شخصی به تعبیر اقتصادی آن نیست، چرا که تحقیقات علمی نیز این موضوع را تصدیق میکنند که پدیدهای چون احساس شادی و خوشبختی، تنها متاثر از شرایط بیرونی نیست. به رغم تاثیری که شرایط محیطی در احساس خوشبختی افراد دارد، حدود ۵۰ درصد از احساس خوشبختی و شادی در افراد، توسط ژنتیک آنها و به تعبیر استعاری "ظرفیت" آنها تعریف میشود. این ظرفیت، در واقع ظرفیت مغز در ترشح و بازجذب هورمونهای شادیبخش نظیر دوپامین است. لذا شاخص بهزیستی روانی، تابع میزان متوسط ترشح و بازجذب هورمونهای شادیبخش است.
به زعم پژوهشگران و محققان علم بیوشیمی، میزان ترشح و بازجذب این هورمونها، از پیش، در ژنتیک افراد تعریف شده. و با توجه به توضیح فوق، میزان بهزیستی روانی و در نهایت میزان خوشبختی افراد (به زعم علمای علوم تجربی) از پیش تعریف شده، لذا تغییر شرایط بیرونی در بازتعریف میزان متوسط ترشح این هورمونها در افراد مختلف، عقیم است.
این یعنی اینکه با تشبث به مدارک و شواهد تجربی، میزان خوشبختی افراد، از قبل از تولد آنها تعریف شده، چرا که میزان متوسط ترشح این هورمونها در افراد مختلف، متفاوت است و تغییری نمیکند.
به عنوان مثال، میزان متوسط شاخص "بهزیستی روانی" سینا، عدد ۴ باشد.
اگر فرض کنیم که سینا در مسابقهٔ بخت آزمایی شرکت کرده، و برندهٔ ۳۰ میلیون تومان وجه شده، میزان ترشح هورمونهای شادیبخش، نظیر سرتونین و دوپامین در سیستم عصبی سینا، به مدت چند هفته به عدد ۶ میرسد.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود. سینای داستان ما پس از گذشت چند هفته، میزان ترشح هورمونهایش به میزان متوسط قبلی باز میگردد. چرا که مغز با محدودیت ترشح هورمونهای مذکور روبروست و مضافا، محیط و شرایط بیرونی سینا نیز همیشه یکسان باقی نمیماند و بخت مذکور، به سبب یکنواختی، تاثیر خود را در میانمدت از دست میدهد.
ادامهٔ بحث مزبور در جستار فلسفهٔ خوشبختی ۲