ویرگول
ورودثبت نام
محسن نقدی
محسن نقدیشاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
محسن نقدی
محسن نقدی
خواندن ۲ دقیقه·۳ روز پیش

فضای کاری با اعمال شاقه

تجربه‌ی بسیاری از نیروهای شاغل در ایران به‌خصوص جوانان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از محیط‌های کاری در حوزه‌ی خصوصی با مشکلات ساختاری جدی روبه‌رو هستند و فشار روانی، بی‌ثباتی شغلی، نبود نظارت، قراردادهای نامتعارف، حقوق پایین و رفتارهای استثمارگرانه، به الگوهای تکراری در بسیاری از این شرکت‌ها تبدیل شده‌اند. آن‌چه این وضعیت را نگران‌کننده‌تر می‌کند، طبیعی‌شدنِ این شرایط در نگاه کارفرمایان بخش خصوصی و نهادهای دولتی و نظارتی، ناامیدی فزاینده‌ی کارکنان و پذیرش این وضعیت توسط آنان به دلیل شرایط سخت و پیچیده‌ی کاریابی است.

واقعیت این است که بسیاری از نیروهای کار امروز در ایران، مفاهیمی مثل «ازخودبیگانگی» مارکس، «قفس آهنین» وبر، «آنومی» یا همان بی‌هنجاری دورکیم را نه در کتاب‌ها، بلکه در زندگی روزمره تجربه می‌کنند. در محیطی که حقوق به‌موقع پرداخت نشود یا کم‌تر پرداخت شود، حجم کار بدون ضابطه افزایش یابد، جایگاه و وظایف شغلی کارکنان به‌دلخواه کارفرما تغییر کند، روابط جای ضوابط را بگیرد و نگاه ابزاری به نیروی کار وجود داشته باشد، نتیجه چیزی جز فرسایش عزت‌نفس، کاهش اعتمادبه‌نفس و تهی‌شدن کار از معنا نخواهد بود.

به‌نظر می‌رسد این چالش‌ها باعث شده‌اند برخلاف گذشته که عموم مردم تمایل داشتند در شرکت‌های خصوصی یا تحت عنوان شغل آزاد فعالیت کنند، ترجیح دهند با حقوق کم‌تر، در محیطی دولتی کار کنند؛ جایی که دست‌کم احساس ثبات و آرامش بیشتری به‌خصوص در زمینه‌ی حقوق و مزایا وجود دارد؛ هرچند محدودیت‌ها و ضوابط ایدئولوژیک شدیدی بر آن حکم‌فرما باشد. این تغییر گرایش، نشانه‌ای روشن از بحران اعتماد نسبت به بازار کار خصوصی و نهادهای نظارتی است.

این نکته را هم بگویم که هدفم از طرح این موضوع، نفیِ بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی اگر پویا و سالم باشد، در کنار بخش دولتی، می‌تواند به‌منزله‌ی موتور رشد اقتصادی هر کشوری عمل کند. مسئله اما ساختاری است و مقصر آن‌هم صرفاً بخش خصوصی نیست؛ بلکه فقدان نظارت، نبود شفافیت و شکل‌گیری روابط به جای ضوابط است؛ وضعیتی که راه را برای سوء‌استفاده باز می‌کند. رقابت یا همکاری اقتصادی بدون قواعد روشن، دیر یا زود به تخریب اخلاق حرفه‌ای و زیرپاگذاشتن حقوق نیروی کار منجر می‌شود.

درنهایت، بازسازی این وضعیت، نیازمند اراده‌ی جدی برای تقویت نهادهای نظارتی، اصلاح قوانین کار، و ارتقای اخلاق حرفه‌ای است. جامعه‌ای که کرامت نیروی کار را نادیده بگیرد، نه توسعه‌پذیر است و نه پایدار.

نیروی کارجامعه‌شناسینظارتکارفرماکارگر
۱
۰
محسن نقدی
محسن نقدی
شاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید