انچه که سبب حرکت در جهان میشه میل و کشش و خواستنه یک جورایی جوهر جهان همین میل و کشش هستش و اگر این کششش نبود قطعا جهانی هم نبود.حالا این کشش سلسله مراتبی داره .کشش اهن به اهن ربا و جاذبه زمین دو نمونه از کشش در اجسام هستن .انواع غرایض در حیوانات اون هم یک جور کششه و نهایتا کشش انسان به کمک کردن به دیگران و یا کشش انسان به هنر این هم یک جور کششه .آیا ما میتونیم فرض کنیم که این سه نوع کششی که الان گفتیم یعنی کشش در اجسام کشش در حیوانات و کشش در انسان دارای مبدا یکسان هستند ؟اگر دارای مبدا یکسان باشن پس دلیل وجودشون هم یکسانه. کشش اهن به اهن ربا ناشی از چیدمان و ارایش الکترونی اوربیتالهاش هستش یک جورایی یک تصادف در طبیعته پس ایا گرایش انسان به موسیقی هم یک تصادف در طبیعتعه ؟؟؟
هستی استوار بر کشش هستش، کشش یک تصادف در طبیعت هستش، پس هستی یک تصادف هستش؟