Omid Tafreshi
Omid Tafreshi
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

دره نا امیدی ; فرار از جهنم

مطمنم که همه شما تو یه برهه ای از زندگی کم و بیش با غول افسار گسیخته نا امیدی سر و کله زدین . تا یه زمانی تو ذهن من رنک یک بدبختی رو بی پولی گرفته بود عمدتا بخاطر این بود که با نا امیدی روبرو نشده بودم . ولی خب به محض ورودش به زندگیم با یه تیپا بی پولی رو به رنک سوم شوت کردم و رنک یک رو به جناب نا امیدی دادم .رنک دورم خالی گذاشتم که فاصله اجتماعی رعایت بشه و بی پولی رنگ نا امیدی نگیره یوقت . خب بگذریم از بحث رتبه بندی . برخلاف اسم لطیفش باطن ترسناکی داره . وقتی میاد سراغت کاخ آرزوهات رو با خاک یکی میکنه .میشینه تک تک گره هایی که برای بافتن رویاهات زده بودی روباز میکنه . روزنه امید رو به قدری باریک میکنه که حس نمیشه مثل تار مو . تو افسانه ها میگن که داداش کوچیکه افسردگیه. واقعن انسان موجود ضعیفیه وقتیکه ذهن آدم به تسلط نا امیدی در میاد. سر میخوری میری ته دره . مطمنی کسی صدات رو نمیشنوه پس برای کمک گرفتن داد نمیزنی این مهم ترین ویژگی این هیولاست. دره رو جوری ساخته که حس میکنی توعمرت انقدر تو قهقرا و گودی نبودی . هر سمتی بری بن بستی که تو ذهنت درست کرده مانع از ادامه دادنت میشه . هیچکس نمیتونه دارو درمانی برای این معضل پیدا کنه . چون این جهنمیه که هرکس با ذهن خودش میسازه. هر کس قادر به فرار ازین جهنم نیست به تنهایی . یه کلید لازمه یه جرقه.

این کلید یه ادم جدیده یه اتفاقه یه پیامکه یه کلیپه نمیدونم . جهنم توعه راه فرارشم میدونی شاید یادت رفته ولی خب نزار که فکر کنه دیگ توی اون دره اسیر شدی چنگ بزن برا بالا اومدن ....

راه فرار شما چیه بنظرتون؟


دل نوشتهنا امیدیافسردگیحرف دل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید