دوباره آمدهام.
برای تو که مهم نمیبینی بودن مرا. برای تو ای نگاه تلخ در این تلاطم سخت.
برای آن که ببینی از درد، از ترس یا از وجود.
برای تو ای انسانِ همسانِ من؛ آمدهام که با تو تاریخ بسازم.