اه این چه درس مزخرفیه به ما دادن. خب که چی الان مثلا بشینیم تعداد زنای فلان پادشاه رو حفظ کنیم که چی بشه؟
دوران دبیرستان و راهنمایی ما (فاصله بین سالهای 75 و 81) به این صحبتا میگذشت. یه درس نچسب با یه سری معلم که میومدن تند تند یه سری چیزا رو میگفتن و میرفتن.
تو خونه و محل و هر جایی هم که اعتراض میکردیم، طرف مقابل سریع یه قیافه حق به جانب به خودش میگرفت که بله، شما نمیفهمین الان. اگه تاریخ رو نخونیم تکرارش میکنیم. اصلا ملتی که تاریخشو نمیدونه خاک بر سرش.
هر چند بعدها فهمیدیم که به قول E.H.Carr تاریخ اصولا تکرار نمیشه و تاریخ هم درسهایی اگه داره، واسه این نیست که نخوایم تکرارش کنیم؛ واسه اینه که یه جورایی بتونیم یاد بگیریم «کمتر» اشتباهات قبلیا رو تکرار کنیم.
(این آقای کار آدم کمی نبوده در حوزه تاریخ. حالا اگه خواستین در موردش بخونین، این لینک کمک میکنه بهتون)
بعدترها که بزرگتر شدیم یاد گرفتیم که بله «یادگیری» تو سیستم یعنی این که بتونی دقیق اشتباهات رو آنالیز کنی و دیگه تکرارشون نکنی.
خلاصه. بعد مدتها اومدم با تاریخ آشتی کنم که دیدم ای دل غافل. حالا از کجا شروع کنم؟
این همه سلسله و پادشاه و دوره تاریخی و اتفاقات. از کجا شروع کنم؟ اصلا مگه میشه این همه وقت گذاشت واسه یه همچین چیزی؟
خب البته جای نگرانی نداره. درست مثل تاریخ که میشه زندگی آدما رو دوباره زندگی کرد، شما هم میتونین از تجربه من استفاده کنین و بهتر و مؤثرتر تاریخ رو یاد بگیرین و ازش لذت ببرین.
خب اصولا آدمی مثل من از «تاریخ بشر» شروع میکنه. واسه همین میریم سراغ تاریخ انسان و این که اصلا چی شد ما از آفریقا اومدیم بیرون و چه مرگمون بود که اومدیم آسیا و ایران و چطور شد که اینی شدیم که الان هستیم.
خداحافظ آفریقا تقریبا جزو بهترین پادکستهای «تاریخ بشر» حساب میشه. جایی که دکتر حامد وحدتینسب برامون یه داستان جذاب روایت میکنه. جواب بعضی سوالاتمون تو این پادکست داده میشه. مثلا این که چرا یه سریها موی قرمز دارن، یا چرا مقاومت یه سری افراد در برابر ویروسهای خانواده کوویدهآ (از سرماخوردگی تا آخرین پسر عموشون کووید 19) کمتر از دیگرانه.
از اول اول تاریخ بشر تا همین امروز که به «هوموساپینس ساپینس» رسیدیم، یه داستان جذاب در انتظارمونه.
پادکست ناوکست هم همین مسیر رو تقریبا میره. ولی داستان اینه که ناوکست داره از کتاب «انسان خردمند» هراری نقل میکنه که اگه نظر شخصی منو به عنوان کسی که سالها در حوزه دیرینه شناسی کار کرده بخواید، بیشتر «روایت خوبی» داره تا «حقایق» خوبی.
درست مثل شریعتی خودمون، آقای هراری هم خوب بلده دور واقعیتهای ضعیف و حقایق کماثر و کمتر مستند، لباس قشنگی بدوزه و خوب و با آب و تاب تعریفشون کنه.
ولی خب شاید دوست داشته باشین این طوری هم واستون روایت کنن. پس ناوکست رو از دست ندین:
البته فرهاد ارکانی عزیز خودمون هم توی «خوانش کتاب برای انسان خردمند» گهگاهی از تاریخ روایتهایی داره که شنیدنیه. ولی این روایتها معمولا موردی هستند و واسه یه استراحت ذهنی کوتاه خیلی عالی و خوبن.
مثلا این اپیزود داره به یه سؤال خیلی مهم جواب میده که خب تو پادکست خداحافظ آفریقا خیلی در موردش مفصل صحبت شده:
یا اینجا به یکی از افسانههای رایج دنیای «تکامل» پاسخ میده. این که آیا زرافه چون گردنش درازه میتونه برگهای بالای درخت رو بخوره یا این که زرافهها گردنشون رو در تاریخ تکاملشون کشیدن که اینطوری شدن؟
اگه این سؤال واستون جالبه، از این اپیزود جوابش رو بگیرید:
خب بیاییم تو تاریخ بشر و تاریخ کشورمون و دنیا.
اولین پادکستی که میخوام معرفی کنم پادکست «زاویه» است که به اتفاقات مهم و سرنوشتساز تاریخ بشر پرداخته.
مثلا داستان انقلاب کبیر فرانسه، حکومت ترور، ماکسیمیلیان روبسپیر، دالتون و تالین و ملکه آنتوانت و اون جمله معروف «اگه نان ندارند کیک بخورند» همش رو تو چند تا اپیزود روایت کرده که میتونین از اینجا بشنوین:
اگرم خواستین برین سراغ سایر وقایع تاریخی، بازم امکانش هست که داستانهای خوبی بشنوین.
اما بعدی راوکسته.
راوکست یکی از بهتریناست معمولا تو این زمینه و خیلی دقیق و موردی هم بررسی میکنه. مثلا سر همین داستان «بحرین و ایران» که مدتی تو شبکههای اجتماعی جنگ راه افتاد سرش، این اپیزود رو واسه خیلیا فرستادم که داستان واقعی جدایی بحرین از ایران رو گوش کنن و بیتعصب قضاوت کنن:
بعضی وقتا البته آدم دلش میخواد در مورد تاریخ اشیا و خوردنیها و بناها و این چیزا هم چیزی یاد بگیره. مثلا اینکه شکلات اولین بار از کجا اومد یا هواپیما یا مثلا پلاستیک چطوری صنعتی شد.
جواب همه اینا پیش «چیزکسته»:
یه جاهایی هم هست که آدم دلش میخواد در مورد یه شخصیت معروف تاریخی صرفا اطلاعات جمع کنه. اینجاست که «پادکست بیوگرافی» خیلی به درد میخوره و میتونید از داستانی که مونا میگه لذت ببرید:
و البته پادکست رخ که در این زمینه تقریبا میشه گفت نظیر نداره :
و پادکست مجنون که اونم روی شخصیتهای تاریخی فوکوس کرده و مثلا امروز که تولد سید جعفر پیشهوریه، میتونین این اپیزود رو گوش کنین که این آدم کی بود، چطوری سر کار اومد و چطوری سرنگون شد و چرا
بعضی وقتا هم شاید داستان زندگی یه آدم که اتفاقا «خیلی هم تراژدی غمناکیه» کمک بزرگی باشه به درک کردن و احساس «همدردی» انسانی.
واسه این مورد هم هیچ پادکستی بهتر از «رادیو تراژدی» نیست (پیشنهاد میکنم البته اگه روحیه لطیفی دارین و از شنیدن داستان تراژیک ناراحت میشین، سراغش نرین.)
توی اتفاقات تاریخی بزرگ دنیا، من علاقه زیادی به شنیدن و دونستن تاریخ معاصر و به خصوص قرن اخیر داشتم. این که چی شد که یهویی بعد از تمدن رفتیم سراغ دو تا جنگ بزرگ و تا تونستیم همدیگه رو لت و پار کردیم.
در این زمینه هم فکر نمیکنم شخصا کسی بهتر از احسان طریقت و پادکست پرچم سفید وجود داشته باشه.
داستان جنگ داستان دردناکیه ولی خب برای فهمیدن بهتر خوی و ذات بشر کمک بزرگیه.
اینم پادکست پرچم سفید
زیمباردو هم معقتد بود خشونت در ذات ماست و روتخر برخمان معتقده نه اینطوری نیست و زیمباردو اشتباه میکنه:
در زمینه تاریخ ایران، بعضی از مکانها با شخصیتهای خاصی به هم گره خوردن. مثلا انتشارات فرانکلین و همایون صنعتی زاده.
تو این موارد که خیلی هم کم در موردشون محتوا داریم، عطش شنیدن و یاد گرفتن، با صداهایی که از خود تاریخ جا موندن چند برابر بهتر رفع میشه.
پادکست رادیو نیست اولین پادکستیه که تو این زمینه خیلی خوب پیش رفته:
بعدش نباید از حق گذشت که «رادیو مضمون» از مجموعه پادکستهای همیشه در میان هستن، روایتهای ناب و تقریبا بیطرفانهای از تاریخ داره.
تاریخ تشکیل اسرائیل و فلسطینش جایی بود که من باهاش آشنا شدم و متوجه شدم چطور میشه تصویری از فلسطین و مناقشه 70 ساله اون دید، بدون این که در دام تعصبات دو طرف افتاد و چطور تاریخ رو میشه اینقدر دقیق و تمیز روایت کرد.
بیربطه به تاریخ ایران ولی نباید از این اپیزود هم گذشت راستش.
این رو که بشنوید متوجه میشید که «دشمنی مسلمونا و یهودیا» اصولا افسانه است و قبل از تشکیل اسرائیل این «مسیحی جماعت» بودن که با «یهودیا» مشکل داشتن و بر خلاف این 200 سال اخیر، اختلاف و جنگی که مسیحیون علیه یهودیا شروع کرده بودن خیلی عمیقتر و ریشهدار تره.
خلاصه یاد میگیرین که در دام رسانه نیفتین و مسئله فلسطین رو با فهمیدن تاریخ دقیقش یاد بگیرین. اینطوری بهتر هم فکر میکنین.
اما در مورد تاریخ خودمون این پادکست واقعا عالیه و روایتهای خیلی عمیقی داره.
مثلا اگه بخواید بدونین چی شد که در همون جریان جنگ جهانی دوم معروف، ایران مصادره نشد و سلطنت ایران حفظ شد و به محمد رضا رسید، این اپیزود رو از دست ندین:
همینطور پادکست «تاریکخانه تاریخ» کمکتون میکنه در مورد یه سری از شخصیتهای تاریخی مثل مصدق، روایتی رو بشنوید که هرگز در رسانههای رسمی نشنیدید:
یا مثلا شاید بخواید بدونید «جنبش زنان ایران» چطوری شروع شده؟ از کجا اومده و چه مسیری رو میره و چطور خلاف تمام دنیا از یه دیدگاه دیگه زنان ایرانی شروع به فعالیت اجتماعی کردن.
این جا جاییه که این اپیزود «چنین شد» خیلی کمک میکنه:
کلا هم جزو انتخابهای خیلی خوب پادکست «چنین شد» بوده و هست:
برای جمعبندی دقیق تاریخ هم همیشه میتونین برین سراغ پادکست مورخ
تاریخ ایران رو که مطالعه میکنی یا میشنوی، همیشه یه سؤال آزارت میده: چی شد که ما نتونستیم توسعه پیدا کنیم و مثلا ژاپن تونست؟ یا مثلا چرا ما اون «ژاپن اسلامی» که وعده میدادن نشدیم؟
حالا جدای از تاریخ و جغرافیا و داستانهایی که اینجا نوشتم و روایت کردم، داستان خود توسعه ژاپن برای مقایسه با تاریخ ایران هم خیلی جذابه:
عمق تاریخ ایران هم خیلی جذابه. مثلا داستان واقعی الموت و این که چطوری اون آدما رو تربیت میکردن که برن مأموریتهای ترور انجام بدن با بیان «رواکده» زنده میشه واستون.
برای اونایی که مثل من عاشق بازی Assassin's Creed هستن و تمام نسخههاشو رفتن، شنیدن جایی که الطیر از اونجا اومد و «المعلم» کی بود، خیلی لذت بخشه.
اما تو تاریخ و به خصوص تاریخ معاصر باید یه چیزایی رو هم از «مطبوعات» یاد گرفت. مثلا این که چطوری میرزا آقاخان کرمانی «مخالف حجاب اجباری» تو دوره قاجار بوده. بله درست شنیدین؛ دوره قاجار. چطوری؟ چه داستانیه؟
اینجا حکایت شده:
و اما در آخر، بهترین و دقیقترین و عالیترین پادکستی که تو تاریخ معاصر ایران داریم و کاش واسه امروزمون هم داشتیم و یکی همت میکرد با افراد مهم قبل مرگشون اینطوری بیرودروایستی مصاحبه میکرد، پادکست تاریخ شفاهی هاروارد به کوشش مرحوم حبیب لاجوردیه:
بعضی از قسمتهای این پادکست رو ده بار هم میشه شنید. واسه این که بفهمیم قبل انقلاب تو این مملکت چه خبرا بوده و کی راست میگه کی دروغ، این پادکست خیلی کمک خوبیه.
خب امیدوارم که تا همینجا با تاریخ آشتی کردهباشین و از اون درس خشک و مزخرف تبدیل شده باشه به یه داستان جذاب و جالب و شنیدنی.
البته اینجا دیگه لازم نیست چیزی رو حفظ کنین، ولی زندگی ممکنه ازتون امتحان بگیره. واسه همین همین امروز بشینید و یه سریاشو بشنوین که سر جلسه امتحان زندگی، همیشه آدم فقط «یه شانس» داره، نه بیشتر.
لطفا اگه چیزی از قلم افتاده این زیر واسم اضافه کنین.
ممنونم از توجهتون.