چند روز پیش از روی دغدغه شخصی یه مطلب نوشتم با عنوان بجای کتاب خواندن مطالعه کن! اون مطلب باعث شد مقدار زیادی بازخورد مثبت و منفی دریافت کنم و خب همین گفتگوهایی که با خوانندگان شکل گرفت مجبورم کرد بیشتر راجع به آینده کتاب و تاثیر اینترنت بر بازار کتاب تحقیق کنم.
از طرفی با ارشاد نیکخواه آشنا شدم که به تازگی کتابی ترجمه و منتشر کرده به نام "هنر رندانه به تخم گرفتن" فعلا ۳۰ صفحه از کتاب رو بیشتر نخوندم اما اهمیتی نداره چون قرار نیست راجع به محتوای این کتاب بنویسم. در این مطلب میخوام راجع به روش انتشار این کتاب براتون بنویسم.
روحی بهرگاوا (Rohit Bhargava) بنیانگذار انتشارات Ideapress و نویسنده چند کتاب پر فروش در پاسخ این سوال که آینده کتاب چه خواهد بود؟ گفته :
"سالهاست که صنعت نشر رابطهاش با مولفان، رابطهای از نوع بهرهکشی غارتگرانه بوده است. در آینده دیگر این ممکن نخواهد شد. نویسندگان گزینههای بیشتری نسبت به گذشته دارند. بسیاری از نویسندها و مترجمان در صنعت نشر اکنون به عنوان مولف آزاد (فریلنس) و بصورت هیبریدی [1] مشغول به کارند. این نويسندگان خواهان ارتباط مستقيم با خوانندگان خود هستند.
در آینده الگوی سنتی نشر برای دستیابی به سود، از طریق عرضه چند کتابِ پر فروش، کار نخواهد کرد. و این نویسندهها هستند که تصمیم میگیرند با ناشران کار کنند یا نه ... "
دانشنامه ویکیپدیا سلف پابیلشینگ یا نشر شخصی رو اینطوری تعریف میکنه:
نشر شخصی انتشار اثر توسط نویسنده بدون دخالت ناشر است که بیشتر درباره رسانههای مکتوب، مانند کتاب و مجله کاربرد دارد. اما میتواند برای هر نوع اثر الکترونیک مانند موسیقی یا کتاب الکترونیک نیز استفاده شود.
بر خلاف مدل انتشار سنتی، که در آن کنترل انتشار با ناشر است، در نشر شخصی نویسنده کل فرآیند، از جمله طراحی، قیمت، توزیع، بازاریابی و روابط عمومی را خود کنترل میکند. نویسنده ممکن است خود این فعالیت ها را انجام دهد یا آنها را برون سپاری کند.
در نشر سنتی، ناشر هزینههای ویرایش، صفحهآرایی، چاپ و پخش را پرداخت میکند و در عوض سهم قابل توجهی از سود را به دست میآورد. اما در نشر شخصی، نویسنده همه این هزینهها را خود تحمل میکند اما سهم بالاتری از سود را به دست میآورد.
نشر شخصی انتشار اثر توسط نویسنده بدون دخالت ناشر است که بیشتر درباره رسانههایی مانند کتاب و مجله کاربرد دارد. اما میتواند برای هر نوع اثر الکترونیک مانند موسیقی یا کتاب الکترونیک نیز استفاده شود.
در ایران شما برای فروش قانونی کتاب از کانالهای رسمی یعنی کتاب فروشیها و نمایشگاه نیاز به اخذ مجوزهایی از دولت دارید. این مجوزها شامل دریافت شابک از خانه کتاب، فیپا از سازمان اسناد و كتابخانه ملی و مجوز چاپ و نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد هست. انجام این مراحل ممکنه چند ماه طول بکشه. همچنین ممکنه کتاب شما تایید نشه یا نیاز باشه محتوای کتاب رو تغییر بدید و سانسور کنید.
در نشر شخصی، اگر نیازی نداشته باشید که کتابتون رو از کانالهای رسمی به فروش برسونید. همه این مراحل میتونه حذف بشه. اما ممکنه برای کار با چاپخانهها دردسر داشته باشید و مجبور بشید هزینه بیشتری هم برای چاپ پرداخت کنید.
برای روشن شدن این موضوع با چندتا چاپخونه تماس گرفتم و پرسیدم که آیا کتاب شخصی من رو بدون مجوز چاپ میکنن یا نه، گویا چاپخانهها طبق مقررات نباید کتاب بدون مجوز رو چاپ کنن اما موضوع و محتوای کتاب براشون خیلی مهم بود و به نظر میرسید در رابطه با کتابی که موضوع حساسی نداشته باشه سخت نگیرن و براتون چاپ کنن.
من چند سال قبل مجموعه کارهای دانشجویانم رو به صورت یک کتابچه در تیراژ ۱۰۰۰ تا چاپ کردم. کتاب بجز مقدمه نوشته خاصی نداشت و همش کارهای طراحی حروف بود اما چاپخانه چون دید در کنار آثار، عکس پرتره دانشجویان هم قرار داره ازم پرسیدن که قراره این کتاب کجا پخش بشه و بعد از اینکه مطمئن شدن قراره داخل دانشگاه بین دانشجویان پخش بشه برام چاپ کردن.
ضمناً طبق اطلاعاتی که کسب کردم آمار کتابهای منتشر شده برای هر نشر امتیاز محسوب میشه و ناشرهایی هستن که حاضرن با دریافت هزینه کم کارهای اخذ مجوز رو براتون انجام بدن بعد همه کارهای مربوط به چاپ و پخش رو به خودتون بسپارن و سهمی از فروش نخوان.
در این شیوه قانونی، دایره نشر که از کارشناسان مختلف فرهنگی و علمی تشکیل شده، از سر راه برداشته میشه و مولف برای انتشار اثرش اقدام میکنه و وزارت ارشاد هم بدون نظارت محتوایی، تنها در صورت مشاهده نشدن تعدی از خطوط قرمز توسط مولف، مجوز نشر کتاب رو صادر میکنه.
مولف که ناشر خودش هم هست، برای چاپ کتاب اقدام میکنه و در ادامه کتاب خودش رو پخش و بازاریابی میکنه.
خلیل جوادی شاعر و طنزپرداز سالهاست که به شیوه ناشر مولف آثارش رو منتشر میکنه. ایشون در گفتگویی درباره این نوع نشر گفته:
«۶ عنوان کتاب آخرم رو به شیوه ناشر-مولف منتشر کردم؛ ... این شیوه به من اجازه میدهد روی کیفیت انتشار، پخش و فروش نظارت بهتری داشته باشم و از انتشار کتابم راضیتر باشم. مثلا برای من عجیب بود در شرایطی که کتابهای ناشر-مولفی من با شمارگان بالا در بازار فروش میرفت، چطور ناشری که یک عنوان از من رو با تیراژ ۱۰۰۰ نسخهای چاپ کرده بود، چند سالی از پس فروش و توزیع آن برنمیآمد.»
متاسفانه بسیاری از این قانون برای کتابسازی و ایجاد رزومه علمی برای خودشون استفاده میکردن و این باعث شده در سال گذشته این قانون لغو بشه.
ارشاد نیکخواه یک پسر ماجراجو هست که انواع سفر و سبک زندگی رو تجربه میکنه و داستان تجربههاش رو از طریق صفحه اینستاگرامش با بقیه به اشتراک میگذاره. اسم صفحه ارشاد در اینستاگرام سیزدهم هست. به تازگی ارشاد کتاب The art of not giving a fuck / هنر رندانه به تخم گرفتن رو ترجمه کرده و به روش نشر شخصی از طریق صفحه اینستاگرامش به فروش گذاشته. یعنی ارشاد خودش ناشر خودش شده و همه کارهای مربوط به طراحی، نظارت چاپ و فروش رو خودش انجام داده.
ارشاد نیمی از تیراژ چاپ اول رو پیشفروش کرده و اینطوری تونسته بدون سرمایه هزینههای چاپ کتاب رو تامین کنه بعدش در عرض ۳هفته بقیه کتابها فروش رفته. و الان فروش نسخه الکترونیک شروع شده. کمتر ناشر معتبری میتونه با استفاده کانالهای پخش سنتی به این سرعت یک کتاب رو بفروشه. اونهم اولین کتاب از یک مترجم ناشناس. در ادامه براتون خواهم گفت که چه چیزهایی باعث موفقیت نشر شخصی سیزدهم شده.
ارشاد نیمی از تیراژ چاپ اول رو پیشفروش کرده و اینطوری تونسته بدون سرمایه هزینههای چاپ کتاب رو تامین کنه بعدش در عرض ۳هفته بقیه کتابها فروش رفته. و الان فروش نسخه الکترونیک شروع شده. کمتر ناشر معتبری میتونه با استفاده کانالهای پخش سنتی به این سرعت یک کتاب رو بفروشه. اونهم اولین کتاب از یک مترجم ناشناس.
کتابِ نویسندههای معروف همیشه فروش خوبی داره اگرچه احتمالاً همون نویسندهها هم در فروش اولین کتابهاشون موفق نبودن. شهرت نویسنده و شناختی که خوانندگان از شخصیت و سطح کار نویسنده دارن باعث میشه که حس طرفداری و عاطفی بین نویسنده و خواننده بر محتوای کتاب اولویت داشته باشه.
در نشر شخصی مولف میتونه روی ارتباط عاطفی خودش با طرفداراش حساب کنه. در مورد ارشاد نیکخواه هم این اتفاق افتاده صفحه سیزدهم در اینستاگرام حدوداً ۵۷ هزار دنبال کننده داره. مولف با دنبال کنندگانش ارتباط تعاملی داره و برای فروش میتونه روی ارتباطش با این جامعه حساب کنه.
در حالی که مولفان کتاب معمولاً افرادی هستند که در اتاقشون پشت میز کار نشستن، کتابشون رو مینویسن و احتمالاً فقط در چند جلسهٔ امضاء کتاب یا نقد و بررسی، تعدادی از خوانندگان رو از نزدیک میبینن.
در نشر شخصی مولف میتونه از همون کانال توزیع اینترنتی مثلا وبسایتش، یا صفحهاش در شبکه اجتماعی، ارتباط مستقیم و تعاملی با خوانندگان کتابش داشته باشه، سوالهای احتمالی رو پاسخ بده و حتی محتواهای تکمیلی در اختیارشون قرار بده.
شما در روش انتشار رسمیِ کتاب، از مراحل و موانع مختلفی باید عبور کنید. اول از همه اینکه ناشر از کار شما خوشش بیاد و تشخیص بده که کتاب شما پتانسیل فروش خواهد داشت یا نه. حتی ممکنه ناشر روی محتوای کتاب و قطع و گرافیک کتاب اعمال نظر کنه و شما مجبور به پذیرش بِشید.
در نشر شخصی اما شما استقلال کامل دارید. شما جامعه خوانندگان و مشتریان را خیلی خوب میشناسید و طبق این شناخت، کتاب را خواهید ساخت.
خیلی از ایدهها با وجود موانع اخذ مجوز امکان محقق شدن در قالب کتاب رو ندارن. یا ممکنه مجوز بگیرن اما لازم باشه با سانسور کنار بیان. مثل ایده ارشاد نیکخواه که خواسته کتاب The art of not giving a fuck رو با همون لحن بی پروا و پر از بد دهنیهای جسورانه چاپ کنه و فقط روش نشر شخصی بوده که میتونسته این اجازه رو بهش بده وگرنه کتابی با عنوان هنر رندانه به تخم گرفتن عمراً نمیتونه مجوز نشر بگیره. [2]
در نشر شخصی به این دلیل که بسیاری از هزینهها حذف میشه شما میتونید کتاب رو ارزانتر به دست خوانندگان برسونید. یا تخفیف و ارسال رایگان داشته باشید. و با این وجود سود بیشتری رو به دست بیارید.
بطور معمول و تقریبی در نشر سنتی فقط ۱۰ درصد از قیمت پشت جلد متعلق به مؤلف هست، ۱۰ درصد سهم ناشر و حدوداً ۴۵ درصد از قیمت پشت جلد سهم عوامل پخش و فروشندگان خواهد بود و ۳۵ درصد باقیمانده هزینههای طراحی و چاپ.
به این ترتیب نشر شخصی کتاب میتونه ۱۰ درصد سهم مؤلف رو به حدوداً ۶۵ درصد افزایش بده و به این ترتیب مؤلف میتونه با قیمت خیلی کمتر کتاب رو به دست خوانندگان برسونه و همین باعث افزایش فروش و در نهایت درآمد بیشتر برای مؤلف خواهد شد.
اگر فرد شناخته شدهای نیستید و رسانهی تاثیر گذاری ندارید بهتره بدونید که هیچ تضمینی وجود نداره که نشر شخصی شما موفق باشه. مهمترین عامل در موفقیت یک نشر شخصی اینه که از طریق یک کانال توزیع بتونید کتاب رو به خوانندگان معرفی کنید.
اگر تا حالا مراحل سختگیرانه نشر سنتی باعث میشده فقط مولفهای حرفهای موفق به تالیف کتاب بشن، با رواج نشر شخصی هر شخصی که ایدهای برای نوشتن کتاب داشته باشه این امکان براش فراهم هست که کتاب منتشر کنه. این از طرفی خوبه چون راه برای محقق شدن ایدههای بیشتری فراهم خواهد شد اما از طرفی باعث میشه که دیگه نشه مثل گذشته محتوای کتابها رو مطمئن و با کیفیت بدونید.
یه جورایی کتاب هم شبیه اینترنت خواهد شد. محتوای زیاد و متنوع با کیفیت کم و غیر مطمئن.
نشر شخصی باعث میشه که خوانندگان کتاب با انبوهی از کتابهای کم کیفیت از مؤلفهای تازه کار مواجه باشن. مثلاً کیم کارداشیان چهره مشهور تلوزیونی در سال ۲۰۱۵ یک کتاب 445 صفحه ای را به صورت نشر شخصی منتشر کرد که کاملاً از عکسهای سلفی خودش تشکیل شده بود!
وقتی نوشتن و منتشر کردن کتاب آسون میشه و به همون نسبت کتابهای زیادی هم منتشر میشه. احتمال سرقتهای ادبی هم بیشتر میشه. در سیستم نشر سنتی ناشر مسئولیت همه چیز رو به عهده داره اما در یک نشر شخصی اینترنتی ممکنه نام نویسنده و ناشر جعلی و غیرواقعی باشه. به این ترتیب پیگیری حقوق کپیرایت مولفان سختتر خواهد شد.
اینترنت و کامپیوتر روند ثبت و نشر اطلاعات را آسون کردن و ما در عصر انفجار اطلاعات هستیم. در این وضعت که به هر طرف نگاه کنیم یک محتوای چند رسانهای جلو چشمهامون هست. کتاب یک نقطه امن و به دور از هیاهو محسوب میشد برای مطالعه. اما با رواج کتابهای الکترونیک و نشر شخصی، ناچار کتاب هم به سرنوشت اینترنت دچار خواهد شد. فرصتهای بیشتر برای نویسندگان تازهکار، کتابهای بیشتر و انبوهی از محتوای کمکیفیت و نامعتبر.
در این وضعیت خوانندگان کتاب بیشتر از هر چیز به ابزارهایی برای تشخیص و پیدا کردن کتابهای با کیفیت نیاز دارند.
به این شرط که نام و نشونم رو از مطلب حذف نکنید میتونید در هر جایی ازش استفاده کنید.
خوشحال میشم نظرتون رو بنویسید.
بیشتر نوشتهها و کارهای پژوهشی من در رابطه با تایپوگرافی و طراحی تایپ هست. اگر دوست داشتید در زمینه تخصصیام نوشتهها و آثار من رو دنبال کنید به سایت فونتایران بیاید. همچنین میتونید من رو در اینستاگرام و تویتتر هم دنبال کنید.
[1]. ناشر هیبریدی یا ترکیبی به نویسندهای میگن که هم خودش نسخههای الکترونیک کتابش رو میفروشه هم امتیاز فروش کتاب چاپی رو به ناشر دیگه واگذار میکنه.
[2]. کتاب The art of not giving a fuck توسط مترجمین دیگر با عنوانهایی مانند: هنر ظریف بی خیالی و هنر ظریف رهایی از دغدغهها حداقل توسط ۴ مترجم و ناشر دیگر چاپ شده.