مجمر عشق است و عشاقش سپند
گلخن اندوه را آن یار ویران میکند
اندرا در شعله نار و بیاموز از خلیل
آتش نمرود را یزدان گلستان میکند
الهی
قلب من پذیرای همه صورتهاست:
قلب من چراگاهی است برای غزالان وحشی،
و صومعهای است برای راهبان ترسا؛
و معبدی است برای بتپرستان
و کعبهای است برای حاجیان.
قلب من الواح مقدس تورات است،
و کتاب آسمانی قرآن.
دین من عشق است،
و مرکب عشق مرا به هر کجا خواهد سوق میدهد.
و این است ایمان و مذهب من.
The Religion of Love
My heart is receptacle of all forms:
My heart is a meadow for the wild deer,
A convent for the Christian monk;
A temple for idols
And a Kaba for the Moslem pilgrim.
My heart is the Tables of Torah,
And the book of Koran.
My religion is love,
Wherever its steed may take me.
And this my creed and this is my faith.
لقد صارَ قلــــبی قابلاً کلَ صُـورةٍ
فـمرعیً لغـــــزلانٍ و دَیرٌ لرُهبـَـانِ
و بیتٌ لأوثــانٍ و کعـــبةُ طـائــــفٍ
و ألـواحُ تـوراةٍ و مصحفُ قــــرآن
أدیـنُ بدینِ الحــبِ أنّی توجّهـتْ
رکـائـبهُ، فالحبُّ دیــنی و إیـمَانی
محیالدین ابن عربی؛ ترجمه دکتر حسین الهی قمشهای، دفتری در ادبیات و هنر و عرفان
ابن عربی