ویرگول
ورودثبت نام
Nazanin.Hezar
Nazanin.Hezar
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

شب...روز

غروب همیشه قشنگه
غروب همیشه قشنگه


شب سربرشانه ی ماه گذاشت و نخوابید...خورشیدسحرگاهی، آرام و پاورچین باگیسوان طلایی پریشان، سراز پشت کوه بیرون آورد نگاهش که برچشمان خوابالود شب افتاد لبخندی به دنیا زد..شب برخاسته از جا..گوشه ی دامن سیاهش را بدست گرفته کشان کشان با چشمان خمار نیم نگاهی به آسمان کرد و گامهایش را کشیده تر برداشت..ستاره ها خسته از چشمک زدنهای بی حاصل تن به رخوت گرمای خورشید سپرده بخواب رفتند..ومن هنوز به چشمان غمگین شب فکر میکنم و لبخندخورشید به دنیا...

ن_هزار

#مهربان_باشیم



دوستدارطبیعت،عاشق عکاسی وخطاطی ومطالعه وگوش دادن به موسیقی هستم .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید